تاویل چیست؟ - خدمات لیگونیر
چگونه اناجیل را مطالعه کنیم؟
14 آگوست 2025
عیسی چگونه نان حیات است؟
9 سپتامبر 2025
چگونه اناجیل را مطالعه کنیم؟
14 آگوست 2025
عیسی چگونه نان حیات است؟
9 سپتامبر 2025

تاویل چیست؟

«و سعی کن که خود را پسندیده‌ی خدا سازی، عاملی که شرمنده نشود و کلام خدا را به‌خوبی انجام دهد» (دوم تیموتائوس ۲: ۱۵). این سخنان پولس رسول به شاگردش، تیموتائوس، وظیفه‌ی ما را در تفسیر درست کلام خدا یادآوری می‌کند. از آنجا که خداوند از طریق کتاب‌مقدّس با ما سخن گفته است، فهم دقیق آنچه می‌فرماید اهمیتی حیاتی دارد. به همین دلیل، به تاویلی درست و سنجیده نیاز داریم.

تاویل، هم علم و هم هنر تفسیر کتاب‌مقدّس است. علمی است، زیرا قواعدی مشخص برای فهم کلام خدا وجود دارد، همان‌گونه که رانندگی نیازمند شناخت قوانین راه است. اما فراتر از دانستن این قواعد، باید بدانیم چه زمانی و چگونه آن‌ها را به کار ببریم؛ از این‌رو، تاویل را می‌توان هنری نیز نامید. کتاب‌مقدّس مجموعه‌ای یکپارچه و یکنواخت نیست؛ بلکه اثری است با ژانرهای گوناگون ادبی، نوشته‌شده در دوره‌های مختلف، به زبان‌های متفاوت، و توسط نویسندگان متعدد. بنابراین، تشخیص اینکه کدام قواعد تفسیری را برای هر متن خاص به کار ببریم، برای رسیدن به معنای موردنظر نویسنده ضروری است. هدف نهایی تاویل، درک معنای اصلی و مقصود حقیقی متن است.

نخستین و مهم‌ترین پرسش در تفسیر کتاب‌مقدّس این است: «نویسنده چه می‌خواست بگوید؟» خطایی رایج این است که پس از خواندن متن، فوراً بپرسیم: «این متن برای من چه معنایی دارد؟» گرچه به‌کاربستن متن در زندگی شخصی ارزشمند است، این پرسش نباید نقطه‌ی آغاز باشد. نادیده گرفتن نیت نویسنده می‌تواند به سوءتفاهم و کاربرد نادرست متن منجر شود. در ادامه، چند اصل کلیدی تاویلی ارائه می‌شود که به یافتن معنای موردنظر نویسنده یاری می‌رساند.

روش تاریخی‌ـ‌دستوری

بسیاری از مسیحیان وفادار به ایمان، به‌ویژه در سنت اصلاح‌شده، از روشی به نام «تفسیر تاریخی‌ـ‌دستوری» برای کشف نیت نویسنده بهره برده‌اند. این روش، که ریشه در مکتب تفسیری باستانی انطاکیه دارد، در دوران اصلاحات پروتستان به‌طور گسترده به کار رفت و همچنان در کلیسا کاربرد فراوانی دارد. این روش بر بستر تاریخی و ساختارهای دستوری متن متمرکز است.

از نظر تاریخی، خواننده باید بپرسد: نویسنده کیست؟ مخاطبان اصلی چه کسانی بودند؟ آیا اشارات فرهنگی در متن نیاز به کاوش بیشتری دارند؟ از نظر دستوری، باید معنای واژگان، روابط نحوی، و ساختارهای ادبی متن را بررسی کرد. این بررسی‌ها نه‌تنها به درک یک بخش خاص کمک می‌کند، بلکه ارتباط آن با بخش‌های پیشین و پسین را نیز روشن می‌سازد. برای خلاصه کردن اهمیت بستر، می‌توان گفت سه واژه‌ی کلیدی در تفسیر کتاب‌مقدّس این‌هاست: بستر، بستر، و باز هم بستر.

این روش بر تفسیر کتاب‌مقدّس بر اساس معنای تحت‌اللفظی تأکید دارد، اما «تحت‌اللفظی» به معنای نادیده گرفتن ماهیت ادبی متن نیست. کتاب‌مقدّس اثری ادبی است که از استعاره، نمادگرایی، و دیگر ابزارهای بیانی بهره می‌برد. تفسیر تحت‌اللفظی یعنی شناسایی درست این ابزارها و فهم آن‌ها بر اساس قواعد ژانر ادبی متن. برای نمونه، اگر متنی شاعرانه یا نبوی از نمادگرایی استفاده کند، باید آن را به‌صورت نمادین تفسیر کرد، وگرنه به نیت نویسنده آسیب می‌رسد.

قیاس ایمان: کتاب‌مقدّس مفسر خویش است

از آنجا که کتاب‌مقدّس افزون بر نویسندگان انسانی، یک نویسنده‌ی الهی دارد، باید نیت او را نیز در نظر گرفت. یکی از اصول بنیادین تاویل، «قیاس ایمان» یا «قاعده‌ی ایمان» است که می‌گوید کتاب‌مقدّس باید خودش را تفسیر کند. اعتقاد‌نامه‌ی وست‌مینستر بیان می‌کند: «قاعده‌ی بی‌خطای تفسیر کتاب‌مقدّس، خودِ کتاب‌مقدّس است: بنابراین، هرگاه پرسشی درباره‌ی معنای حقیقی و کامل هر بخشی از کتاب‌مقدّس پیش آید (که چندگانه نیست، بلکه یکی است)، باید با مراجعه به بخش‌های دیگری که روشن‌تر سخن می‌گویند، جست‌وجو و شناخته شود» (۱.۹).

این اعتقاد‌نامه تأیید می‌کند که کتاب‌مقدّس تنها یک معنای حقیقی دارد—معنای تحت‌اللفظی که پیش‌تر شرح داده شد—اما برخی بخش‌ها دشوارتر از دیگران‌اند، چنان‌که در دوم پطرس ۳: ۱۶ آمده است: «و همچنین در سایر رساله‌های خود این چیزها را بیان می‌نماید؛ که در آن‌ها بعضی چیزهاست که فهمیدن آن‌ها مشکل است، و مردمان بی‌علم و ناپایدار آن‌ها را مثل سایر کتب تحریف می‌کنند تا به هلاکت خود برسند.» از آنجا که خداوند با خود تناقض ندارد، کلامش نیز تناقضی در خود ندارد. بنابراین، برای فهم بخش‌های دشوار، باید از آیات روشن‌تر کمک گرفت.

مسیح در سراسر کتاب‌مقدّس

پیامد دیگر نویسندگی الهی کتاب‌مقدّس این است که نیت نویسنده‌ی الهی، گرچه هرگز با نیت نویسنده‌ی انسانی در تضاد نیست، ممکن است فراتر از درک او باشد. از این‌رو، وقتی اعتقاد‌نامه‌ی وست‌مینستر از «معنای حقیقی و کامل» سخن می‌گوید، تصدیق می‌کند که مکاشفه‌ی متأخر خدا بر مکاشفه‌ی پیشین او نور می‌افکند.

انجیل لوقا این حقیقت را به‌زیبایی نشان می‌دهد. در لوقا ۲۴: ۲۷ آمده است: «پس از موسی و سایر انبیا شروع کرده، آنچه درباره‌ی خود را در تمام کتب برای ایشان شرح فرمود.» چند آیه بعد، در لوقا ۲۴: ۴۴، عیسی به حواریون می‌فرماید: «همین است، سخنانی که وقتی با شما بودم گفتم ضروری است، که آنچه در تورات موسی و صحف انبیا و زبور درباره‌ی من مکتوب است، به انجام رسد.» این ارجاع صریح به تقسیم سه‌گانه‌ی کتاب‌مقدّس عبری—تورات، انبیا، و زبور—نشان می‌دهد که عیسی تمام عهدعتیق را گواهی درباره‌ی خود می‌داند. با نمونه‌شناسی مسئولانه و ردیابی مضامین و الگوهایی که نویسنده‌ی الهی در سراسر کلامش تنیده است، می‌توان دید که همه‌ی راه‌های کتاب‌مقدّس به مسیح ختم می‌شود.

 

این مقاله بخشی از مجموعه «علم تفسیر کتاب‌مقدّس» است.

این مقاله در وب‌سایت لیگونیر منتشر شده است.
جَرِد جیتر
جَرِد جیتر
جَرِد جیتر مسئول تولید محتوا در خدمات لیگونیر و استاد مدعو در Reformation Bible College در سنفورد، فلوریدا است.