لحظهی حقیقت
10 نوامبر 2022قلعهی حقیقت: مارتین لوتر
14 نوامبر 2022نهضت اصلاحات و حامیان آن
پس از ظهور و گسترش اولیهی کلیسا، اصلاحات پروتستان وسیعترین نمایش فیض خدا بود که جهان را تغییر داد. این اصلاحات صرفاّ یک عمل واحد نبود و تحت رهبری یک نفر هم اتفاق نیفتاد. چنین جنبشی تاریخ را تغییر داد و در مراحل مختلف و در طول چندین دهه اتفاق افتاد. بااینحال، تأثیر کلیاش بسیار عظیم بود. فیلیپ شاف، تاریخنگار برجستهی کلیسا، مینویسد: «در کنار آغاز مسیحیت، اصلاحات قرن شانزدهم بزرگترین اتفاق تاریخ است. پایان قرون وسطی و آغاز دوران نوین را نوید میدهد. از مذهب شروع شد و مستقیم یا غیرمستقیم، تکانی به تمامی جنبشهای پیشرو داد و مذهب پروتستان را به نیروی جلوبرندهی اصلی در تاریخ تمدن نوین تبدیل کرد.» اصلاحات در قلب خود، بازیابی انجیل حقیقی عیسی مسیح بود و چنین بازگشتی تأثیری بینظیر بر کلیساها، ملتها و جریان تمدن غربی گذاشت.
تحت هدایت الهی، جهان برای اصلاحات آماده شده بود. کلیسا بهشدت نیازمند اصلاحات بود. کلیسای کاتولیک روم دچار تاریکی روحانی شده بود. کسی کتابمقدس را نمیگشود. مردم نسبت به مسائل روحانی بیتوجه بودند. انجیل به انحراف کشیده شده بود. سنت کلیسا بر حقیقت الهی غلبه یافته بود. تقدس شخصی کنار گذاشته شده بود. از پاپ و کشیشها بوی زنندهی سنتهای مندرآوردی بلند میشد. آموزهها و اعمال به فساد خدانشناسی آلوده بودند.
از طرف دیگر، دورانی جدید در شرف طلوع بود. حکومتهای کاخنشین جای خود را به حکومتهای ملی میدادند. اکتشاف در حال گسترش بود. کریستوفر کلمب در ۱۴۹۲، دنیای جدید را کشف کرد. جادههای تجاری در دست احداث بودند. طبقهی متوسط کمکم قدرت میگرفت. فرصتهای یادگیری افزایش مییافت. دانش گسترش پیدا کرده بود. اختراع دستگاه چاپ توسط یوهانس گوتنبرگ (۱۴۵۴) به انتشار ایدهها کمک زیادی کرد. تمام این اوامر موجب شد که رنسانس در شکوفاترین وضعیت باشد. بهعلاوه، قرار بود بهزودی، جنبش اصلاحات پروتستان در قرن شانزدهم، دگرگونی دیگری در صحنهی جهان رقم بزند که تغییرات عظیمی در کلیسای عیسی مسیح پدید میآورد.
در پرتوی چنین جنبش بزرگی، پرسشهایی پیش میآید: اصلاحات پروتستان تحت تأثیر کدام عوامل شکل گرفت؟ اصلاحات از کجا شروع شد؟ چنین جنبش قدرتمندی چگونه جان گرفت؟ در کجاها گسترش یافت؟ کدام رهبران شعلههای این جنبش را افروختند؟ در این دوران، از کدام حقایق کتابمقدس برای جهانیان پردهبرداری شد؟ برای پاسخ به این پرسشها، باید بر قهرمانان ایمان تمرکز کنیم که اصلاحات را رهبری کردند.
اصلاحطلبان حکومتی
در آغاز قرن شانزدهم، خداوند شروع به برانگیختن تعدادی از شخصیتهای با اراده کرد که در تاریخ، به نام اصلاحطلبان معروفند. قبلاً هم اصلاحطلبانی در کلیسا پیدا میشدند، اما کسانی که در این دوره اهمیت یافتند دانشآموختهترین، خداشناسترین و وفادارترین رهبران اصلاحاتی بودند که کلیسا به خود دیده بود. این افراد خود را در کتابمقدس غرق کرده بودند و در برابر مخالفتها، شجاعت بینظیری نشان میدادند. آنان از اعتقادات عمیق و محبتی که به کلیسای مسیح داشتند جسورتر و جسورتر میشدند تا بتوانند آن را به استاندارد شاخص همیشگی خود بازگردانند.. خیلی ساده میتوان گفت که آرزو داشتند قوم خدا، خدا را طبق کتابمقدس پرستش کنند. اینان در روزگاری تاریک، نور میپراکندند.
استیون نیکولزِ تاریخنگار میگوید: «اصلاحطلبان خود را مخترع، کاشف یا آفریننده نمیدانستند؛ بلکه، اقداماتشان را نوعی کشف مجدد میپنداشتند. چیزی را از اول نمیساختند، فقط آنچه را که از بین رفته بود، احیا میکردند. آنان نگاهی دوباره به کتابمقدس، دوران شاگردان و نیز به پدران پیشین کلیسا، مانند آگوستین (۳۵۴-۴۳۰)، انداختند تا بتوانند الگویی برای شکلدهی کلیسا و اصلاحش پیدا کنند. شعار اصلاحطلبان این بود: «کلیسای اصلاحطلب، همواره اصلاح میشود.»
اصلاحطلبان حکومتی این گونه نامیده میشوند زیرا حداقل برخی مقامات حاکم یا حاکمان از اقدامات اصلاحطلبانهشان حمایت میکردند و نیز چون باور داشتند که حاکمان مدنی باید به ایمان حقیقی جامهی عمل بپوشانند. بااستفاده از این اصطلاح، آنان را از اصلاحطلبان افراطی (آناباپتیستها)، که حکومت از اقداماتشان حمایت نمیکرد، متمایز میکنند. علت دیگر استفاده از این نام این است که واژهی magister (حاکم) بهمعنای «معلم» نیز هست و اصلاحطلبان حکومتی به اقتدار معلمان تأکید میورزیدند.
فقط کتابمقدس
در آن دوران، پیام اصلاحطلبان در پنج شعار معروف به «فقطهای اصلاحات» خلاصه میشد: فقط کتاب مقدس، فقط مسیح، فقط فیض، فقط ایمان، فقط جلال خدا. نخستین عنوان، فقط کتابمقدس، معیار اصلی جنبش بود.
فقط سه شکل از اقتدار روحانی وجود دارد. اول، اقتدار خدا و مکاشفهی مکتوبش. دوم، اقتدار کلیسا و رهبرانش. سوم، اقتدار عقل بشر. اصلاحطلبان با فریاد «فقط کتابمقدس»، تعهدشان به اقتدار خدا را، آنگونه که در کتابمقدس توصیف شده، ابراز میکردند. جیمز مونتگمری بوایس باور اساسیشان را این طور بیان میکند: «کتابمقدس بهتنهایی، اقتدار غایی ماست—نه پاپ، نه کلیسا، نه سنتهای کلیسا یا شوراهای کلیسا، نه حتی تعابیر کمتر شخصی یا احساسات فردی، بلکه فقط کتاب مقدس.» اساساً اصلاحات بحرانی بود بر سر این که کدام اقتدار باید در اولویت قرار گیرد. کلیسای روم ادعا داشت که اقتدار کلیسا همارز کتابمقدس و سنت، کتابمقدس و پاپ، کتابمقدس و شوراهای کلیسا بود، اما اصلاحطلبان معتقد بودند که اقتدار باید فقط به کتابمقدس تعلق داشته باشد.
شَف مینویسد: «طرفداران مکتب انسانگرایی به دوران قدیم رجوع میکردند و به فضای بتپرستی یونان و روم جانی دوباره میبخشیدند، اما اصلاحطلبان به تورات و انجیل به زبانهای اصلی رجوع و روحیهی مسیحیت رسولی را زنده میکردند. آتش اشتیاقشان نسبت به انجیل چنان تند بود که از دوران پولس، سابقه نداشت. مسیح از قبر سنتهای انسانی برخاست و دوباره سخنان حیاتبخش و قدرتش را موعظه کرد. کتابمقدس، که پیش از این فقط کتاب کشیشان بود، اکنون از نو و بهتر از هر زمان دیگری، به زبانهای بومی اروپا ترجمه و تبدیل به کتاب مردم شده بود. از این پس، هر فرد مسیحی میتوانست به سرچشمهی الهام برود و پایین پای معلم الهی بنشیند؛ بدون نیاز به اجازه یا دخالت کشیشان.»
چشمهی فیض مطلق
تعهد به «فقط کتابمقدس» منجر به کشف مجدد آموزههای فیض شد. هرگونه رجوعی به کتابمقدس ناگزیر، به حقیقت حاکمیت مطلق خدا درحیطهی فیض نجاتبخش منجر میشود. چهار فقط دیگر—فقط مسیح، فقط فیض، فقط ایمان، فقط جلال خدا—از فقط، کتابمقدس جاری میشوند.
اولین اصلاحطلب، راهبی آگوستینی بود که در ۳۱ اکتبر ۱۵۱۷، نود و پنج بیانیه علیه عرف کلیسای کاتولیک روم دربارهی فروش آمرزشنامه را با میخ به در کلیسای قلعهی ویتنبرگ در آلمان کوبید. او مارتین لوتر (۱۴۸۳-۱۵۴۶) بود. چنین حرکت شجاعانهای، که راهبی با یک چکش انجامش داد، آغازگر اصلاحات شد. اصلاحطلبان دیگر هم از او پیروی کردند، مانند اولریش زوینگلی (۱۴۸۴-۱۵۳۱)، هیو لاتیمِر (۱۴۸۷-۱۵۵۵)، مارتین بوسر (۱۴۹۱-۱۵۵۱)، ویلیام تیندیل (حدود ۱۴۹۴-۱۵۳۶)، فیلیپ ملانکتون (۱۴۹۷-۱۵۶۰)، جان راجرز (۱۵۰۰-۱۵۵۵)، هاینریش بولینگر (۱۵۰۵-۱۵۷۵) و جان کالون (۱۵۰۹-۱۵۶۴). در دید مردم، آنان سرسختانه به حقایق کتابمقدس و حاکمیت فیض متعهد بودند.
این متن از کتاب اصول فیض نوشتهی استیون لاوسن برگرفته شده است.
این مقاله در مجله تیبلتاک منتشر شده است.