
چگونه ادبیات مکاشفهای را مطالعه کنیم؟
17 ژوئن 2025چگونه ادبیات حکمت را مطالعه کنیم؟

۱. اذعان به اینکه چقدر آسان است در چشمان خود حکیم شویم.
نخست، باید ادبیات حکمت را با اذعان به اینکه چقدر آسان است برای گناهکاران تا «در چشمان خود حکیم شوند» مطالعه کرد. کتاب امثال اغلب از این مشکل جدی سخن میگوید (امثال ۳: ۷؛ ۱۲: ۱۵؛ ۲۶: ۵؛ ۲۸: ۱۱؛ همچنین اشعیا ۵: ۲۱). در واقع، شخصی که «در چشمان خود حکیم است» وضعیتی بدتر از یک «احمق» کتابمقدسی دارد (امثال ۲۶: ۱۲). نشانههای این بیماری روحانی شامل خودداری از گوش دادن به نصیحت مشاوران خداپرست (امثال ۲۶: ۱۶) - بهویژه والدین خود (امثال ۱: ۸؛ ۴: ۱؛ ۲۳: ۲۲؛ ۳۰: ۱۷) - و اصرار بر پیروزی در هر بحث و مناظرهای است (جامعه ۷: ۱۵‐۱۶). باید مراقب باشیم که وقتی ایمانداران بالغ از نظر روحانی دیدگاه ما را به چالش میکشند، بهطور غریزی و بدون تأمل بر موضع خود پافشاری و اصرار نکنیم. بلکه مسیحیان باید همیشه روحیهای پذیرا و تعلیمپذیر از خود نشان دهند.
۲. به دنبال الگوهای کلی بگردید.
دوم، باید ادبیات حکمت را برای یادگیری الگوهای کلی دربارهی اینکه جهان معمولاً چگونه عمل میکند، مطالعه کرد و بر اساس آن عمل نمود. بهطور کلی، کسانی که در «ترس از خداوند» گام برمیدارند و تلاش میکنند دستورات خدا را اجرا کنند، درجاتی از شکوفایی و موفقیت را تجربه میکنند «پس مثل درختی نشانده نزد نهرهای آب خواهد بود» (مزامیر ۱: ۳). اصطلاح «حکمت متعارف» گاهی به عنوان یک اصطلاح سرزنشآمیز تلقی میشود، اما در واقع، خود کتابمقدس گنجینهای غنی از چنین حکمتهایی را جمعآوری کرده تا به نسلهای پیدرپی قوم خدا منتقل کند. خوانندگان بهتر است به چنین حکمت متعارفی توجه کنند تا اینکه آن را نادیده بگیرند و فرض کنند که استثناهای قوانین کلی نحوهی عملکرد امور خواهند بود. برایمثال، مسیحیای که فکر میکند میتواند از نظر روحانی شکوفا شود در حالی که از گردهماییهای جمعی کلیسا اجتناب میکند، نه تنها اصرار کلام خدا را نادیده میگیرد، بلکه حکمت بیشمار ایمانداران در طول اعصار را نیز که برکتی غیرقابلارزیابی را تجربه کردهاند که تنها زمانی یافت میشود که کلیسا در نام مسیح گرد هم میآید (متی ۱۸: ۲۰).
۳. استثنائات «قوانین» را مشاهده کنید.
سوم، باید ادبیات حکمت را خواند تا «استثنائات برجسته قوانین» را مشاهده کرد، که نیاز به تشخیص و اتکای مداوم بر خداوند را آشکار میسازد. تجربهی ایوب، و تعالیم مکرر کتاب جامعه گواهی میدهد که زمانهایی وجود دارد که الگوهای عمومی زندگی اعمال نمیشوند. بدین ترتیب، گاهی اوقات، عادلشمردهشدگان رنج میبرند به جای اینکه شکوفا شوند، و نادانان به جای سختی، موفقیت را تجربه میکنند. برای ذکر یک مثال از عهدجدید، در برخی شرایط وخیم کتابمقدّس توصیه میکند که ایمانداران از ازدواج خودداری کنند (اول قرنتیان ۷: ۲۵‑۲۶)، حتی با وجود اینکه بهطور کلی انتظار میرود که بیشتر ایمانداران «بار مناسبی» بیابند تا با او خانواده تشکیل داده و بر زمین تسلط یابند (پیدایش ۱: ۲۶‑۳۰؛ پیدایش ۲: ۱۸‑۲۵). با درک اینکه استثنائاتی بر الگوهای عمومی وجود دارد، یک ایماندار باید با هر موقعیتی بر اساس شرایط خاص خود، در دعا، روبرو شود و از خداوند حکمت و تشخیص را طلب کند تا بداند چگونه بهترین عمل را برای جلال او انجام دهد.