
چگونه اشعار عبری را مطالعه کنیم؟
20 می 2025چگونه ادبیات مکاشفهای را مطالعه کنیم؟

ادبیات مکاشفهای، تصاویر و آموزههایی را دربارهی زمانهای آخر ارائه میدهد که اغلب در قالبی بسیار نمادین بیان میشوند. یک تعریف استاندارد که توسط پروژهی ژانر در «انجمن ادبیات کتابمقدسی» تدوین شده است، میگوید که ادبیات مکاشفهای «ژانری از ادبیات مکاشفهای با چارچوب روایی است که در آن مکاشفهای توسط موجودی فرازمینی به یک دریافتکنندهی انسانی منتقل میشود و حقیقتی متعالی را آشکار میکند.» اصول زیر میتوانند به ما کمک کنند تا ادبیات مکاشفهای را مطابق با خصوصیات ادبی این ژانر منحصربفرد کتابمقدسی تفسیر کنیم.
۱. به یاد داشته باشید که ادبیات مکاشفهای زیرمجموعهای از نبوت کتابمقدسی است.
در چندین جا در کتاب مکاشفه، ژانر این کتاب بهعنوان «نبوت» معرفی شده است (مکاشفه ۲۲: ۷، ۱۰، ۱۸، ۱۹). ژانر نبوت در عهدعتیق شامل پرداختن به شرایط کنونی قوم خدا و همچنین پیشبینی وقایع آینده است. بهطور مشابه، در کتاب مکاشفه، عیسی خطاب به کلیسای زمان خود سخن میگوید (مکاشفه ۲‐۳) و این کتاب بازگشت باشکوه عیسی را در پایان زمان، و همچنین وقایع پیش و پس از آن را تا اوجگیری در وضعیت ابدی (یعنی آسمان و زمین جدید) به تصویر میکشد. بهخاطر همین، هنگام تفسیر ادبیات مکاشفهای، علیرغم محتوای نمادین این کتابها، نباید ابعاد تاریخی آن را کماهمیت جلوه داد.
۲. میان نمادها و مصداقهای حقیقی آنها تمایز قائل شوید.
ادبیات مکاشفهای اغلب رؤیاهای واضح و حتی دراماتیک از وقایع آخرالزمان را به تصویر میکشد. اما در حالی که رؤیاها واقعی هستند و اغلب شخص یا واقعهای تاریخی را نشان میدهند، اینها بهشکل نمادین به تصویر کشیده میشوند. این امر نیازمند تمایز دقیق میان نماد واقعی و مصداق آن است - یعنی شخص یا واقعهای که توسط یک نماد خاص نشان داده میشود.
مثالی ساده از این امر مکاشفه ۱۲‐۱۳ است که دو شخصیت نمادین، یک اژدها و یک زن را به تصویر میکشد. اژدها به شیطان (ابلیس) بهعنوان یک قدرت وحشیانه اشاره دارد، در حالی که زن نماد کلیسا - یا بهطور گستردهتر، قوم خدا - است که پسری را به دنیا میآورد، یعنی مسیح را. در مورد اژدها، تفسیر در خود متن آمده است: «اژدهای بزرگ به زیر افکنده شد، یعنی همان مار قدیمی که ابلیس و شیطان نامیده میشود و تمام جهان را فریب میدهد» (مکاشفه ۱۲: ۹). در موارد دیگر، تفسیر ارائه نشده است و مفسر باید محتملترین مصداق یک نماد خاص را مشخص کند.
۳. درگیر طرحهای پیچیدهی آخرالزمانی و سناریوهای پایان جهان نشوید، بلکه بر هدف اصلی تمرکز کنید.
بسیار آسان است که اجازه دهیم کنجکاویمان بر ما غلبه کند، اما همانطور که عیسی به پیروانش گفت: «دانستن زمانها و ایامی که پدر در اختیار خود قرار داده است، برای شما نیست» (اعمال ۱: ۷). در واقع، هدف اصلی مکاشفه، تئودیسه است - یعنی نمایان ساختن عدالت و پرهیزکاری خدا. خدا قطعاً ایمانداران به مسیح را تبرئه و بیایمانان را داوری خواهد کرد. ادبیات مکاشفهای طراحی شده است تا به ایمانداران اطمینان خاطر دهد که هرچند ممکن است با رنج و آزار کنونی روبهرو شوند، اما خدا تاریخ را به فرجام نهایی خود خواهد رساند. عیسی با تمام جلال خود بازخواهد گشت، شریران را داوری خواهد کرد و ایمانداران را به حضور خدا هدایت خواهد کرد تا برای تمام ابدیت زندگی کنند. در عین حال، مکاشفه نشان میدهد که خدا به بیایمانان هر فرصتی برای ایمان آوردن به مسیح را داده است. تنها بهخاطر امتناع مداوم آنان از ایمان آوردن است که سرانجام داوری خواهند شد.
۴. ادبیات مکاشفهای را بهصورت کانونی و تاریخِ نجاتشناختی تفسیر کنید.
ادبیات مکاشفهای در چارچوب کل کلام خدا، نقشی مهم دارد. این ژانر آخرین پایاندهندهی کلام خداست که در یک باغ آغاز شد، اما در یک شهر به پایان میرسد. داستان کتابمقدسی با یک مرد و یک زن آغاز میگردد و با جماعتی بیشمار در اطراف تخت خدا خاتمه مییابد. میان این دو پایان، انسانها علیه خالق خود شورش میکنند، که این شورش به اجرای یک عملیات نجات بزرگ منجر میشود که در آمدن نخست عیسی بهعنوان «برهی خدا» که گناه جهان را برمیدارد (یوحنا ۱: ۲۹، ۳۶) به اوج خود میرسد. پس از دورهای از مأموریت به ملتها، ادبیات مکاشفهای بازگشت باشکوه و پیروزمند عیسی را بهعنوان «شیر سبط یهودا» به تصویر میکشد (مکاشفه ۵: ۵).
کتاب مکاشفه بیش از آنکه تصاویر رنگارنگ از پایان فاجعهبار زمین بهصورت یک هولوکاست هستهای را به تصویر بکشد، اوج تاریخ عهد خدا با قومش را نشان میدهد. بنابراین، اعلام انتهای این کتاب بهمثابهی پایانی شایسته عمل میکند: «اینک خیمهی خدا با آدمیان است، و او با آنان ساکن خواهد شد و ایشان قوم او خواهند بود و خودِ خدا با آنان خواهد بود» (مکاشفه ۲۱: ۳).
این مقاله بخشی از مجموعه «علم تفسیر کتابمقدّس» است.
این مقاله در وبسایت لیگونیر منتشر شده است.