انسان به عنوان صورت خدا - خدمات لیگونیر
عادل‌ و در عین حال گناهکار
16 ژانویه 2024
انسان به عنوان ترکیبی از روح و جسم
23 ژانویه 2024
عادل‌ و در عین حال گناهکار
16 ژانویه 2024
انسان به عنوان ترکیبی از روح و جسم
23 ژانویه 2024

انسان به عنوان صورت خدا

بهترین بخش خلقت خدا برای مدت طولانی مخفی نمی‌ماند، بلکه در اولین فصل کتاب‌مقدس آشکار شده است. با این حال به نظر می‌رسد در این فصل خدا برای کار خود زمینه‌سازی می‌کند و زمان می‌برد تا کار خود را آشکار سازد و بدین طریق وقتی کار او بطور کامل آشکار شد، به شایستگی مورد ستایش قرار می‌گیرد. خلقت انسان که به شباهت خدا است، ضربه‌ی نهایی قلم مو بر روی بوم جهان هستی است:

و خدا گفت: «آدم را بصورت ما و موافق شبیه ما بسازیم...

پس خدا آدم را بصورت خود آفرید.

او رابصورت خدا آفرید.

ایشان را نر و ماده آفرید. (پیدایش ۱: ۲۶-۲۷)

کلام خدا بطور صریح و هنرمندانه درمورد خلقت انسان صحبت می‌کند. حین مطالعه‌ی این آیات درمی‌یابیم که هم از دیدگاه لغوی و هم از دیدگاه ادبی آنها را می‌خوانیم. این امر در جاهای دیگر کتاب‌مقدس که روح‌القدس کارهای شگفت‌انگیز خدا را در تاریخ آشکار می‌سازد نیز صدق می‌کند،  این امر بطور شاعرانه‌ای به انجام می‌رسد‎. برای مثال بعد از آنکه اسرائیل از دریای سرخ عبور کرد، موسی برای تجلیل خدا و یادآوری رهایی قوم خدا، سرودی سرایید. پس در اینجا در روزهای خارق‌العاده‌ی آفرینش، نه تنها چیزی که این آیات کتاب‌مقدس بیان می‌کند، بلکه نحوه‌ی بیان آن، ما را به یک نتیجه‌گیری صریح می‌‌رساند: خدا انسان را بطور کاملاً منحصربفردی خلق کرد.

کتاب‌مقدس چطور خلقت انسان را بیان میکند

داستان خلقت به موقعیت استثنایی انسان در جهان جدید خدا که در فصل اول پیدایش بنا شد، اشاره دارد. وقتی که این متن را بطور کل در نظر می‌گیریم یکی از ویژگی‌های بارز، ساختار آن است. خلقت در یک چارچوب شش روزه بنا شد. هر روز بطور متوالی پیش می‌رود تا خلقتی جدید خلق شود و قلمروی مقرر خود را پر سازد. این حرکت خلقتی را می‌سازد که بطور فزاینده به سوی متمایزتر شدن، خاص‌تر شدن و پیچیده‌تر شدن، می‌رود. همه چیز با اشتیاق به سوی آخرین روز هفته می‌رود. سرانجام روز ششم فرامی‌رسد (فقط پس از اینکه خدا زندگی نباتی و حیوانات را بوجود آورد) تنها یک مخلوق مانده که وارد صحنه شود: انسان، تاج افتخار کلام بیان‌شده‌ی خدا. اگر خواننده نتوانسته پله‌های پیشروی این آیات را دنبال کرده باشد، فصل دوم پیدایش باز به خلقت انسان می‌پردازد و به توضیح مکان، امتیازات و خواندگی انسان برمی‌گردد.

با نگاهی دقیق‌تر به پیدایش 1، ناگزیر درمی‌یابیم چطور روایت کار خدا با ویژگی‌های شاعرانه بطور برجسته بیان شده است. در داستان خلقت تکرار و تکرار بسیار به کار رفته است.

خدا گفت: «... بشود...»

و خدا دید همانا بسیار نیکو بود.

و شام بود و صبح بود، همانا روز....

این عبارات هنگام خواندن، آهنگی ایجاد می‌کند که روایت وزنی روان و سلیس به خود ‌می‌گیرد و دست کم تا خلقت انسان ادامه می‌یابد و ناگهان روایت، الگوی خود را می‌شکند. برای اولین بار، خدا فقط سخن نمی‌گوید و ناگهان چیزی خلق شود، بلکه اکنون سه اقنوم تثلیث در حالیکه بر سر تاج خلقت گفتگوی انفرادی و متفکرانه دارند، با یکدیگر نیز صحبت می‌کنند. حال شورای الهی درباره‌ی اهمیت این مخلوق تازه که در حال ظهور در نظم خلقت است، تأمل می‌کنند. هیچ عنصری در خلقت این چنین مورد بررسی قرار نمی‌گیرد.

هیچکس جز انسان برای وظیفه‌ی منحصر بفرد خود یعنی مباشرت بر خلقت و حکمرانی بر آن، این چنین مورد تأمل قرار نمی‌گیرد.

و خدا گفت: «... تا بر ماهیان دریا و پرندگان آسمان و بهایم و بر تمامی زمین و همه‌ی حشراتی که بر زمین می‌خزند، حکومت نماید. ... و زمین را پر سازید و در آن تسلّط نمایید، و بر ماهیان دریا و پرندگان آسمان و همه‌ی حیواناتی که بر زمین می‌خزند، حکومت کنید.» (پیدایش ۱: ۲۶، ۲۸)

هیچ نوع مخلوق دیگری، این چنین به تفصیل درباره‌ی داشتن جنسیت مکمل زن و مرد، مورد بحث قرار نگرفته است.

و خدا گفت: «آدم را به صورت ما و موافق شبیه ما بسازیم

پس خدا آدم را به صورت خود آفرید.

او را به صورت خدا آفرید. (پیدایش ۱: ۲۶-۲۷)

تا زمان خلقت انسان، خلقت هرگز به عنوان «بسیار نیکو» مورد ستایش قرار نگرفته است (پیدایش ۱: ۳۱). تا قبل از آن خلقت «نیکو» بود -که یک ستایش والا است اما اکنون والاترین ستایش را دریافت می‌کند.

درمورد هیچ خلقت دیگری این چنین به تفصیل روایت نشده است، زیرا با هیچ مخلوق دیگری مقایسه نمی‌شود. نوع بشر، بهترین کار خداست و آهنگ داستان در حال آشکارشدن خود را به حالت تعلیق درمی‌آورد تا معرفی عالی‌ترین مخلوق خلقت مورد ستایش ما قرار گیرد. ساختار و سبک متن این امر را آشکار می‌سازد. متن همینطور به صراحت بیان می‌کند که فقط انسان به صورت خدا آفریده شد.

کتاب‌مقدس چه می‌گوید

اگر شیوه‌ای که کتاب‌مقدس، خلقت انسان را شرح می‌دهد، به اهمیت او نسبت به سایر خلقت اشاره دارد پس چیزی که کتاب‌مقدس درباره‌ی انسان می‌گوید به رابطه‌ی ذات منحصربفرد او با خالقش اشاره دارد. سایر مخلوقات، جایگاه خود را در پادشاهی‌های مربوط به خود می‌یابند. اما انسان جایگاه نهایی خود را در رابطه‌اش با خدای خود می‌یابد. در میان همه‌ی خلقت او تنها کسی است که هم آسمان را لمس می‌کند و هم زمین را. جوهره‌ی وجود او این است که در حقیقت به شباهت خدای آسمان خلق شده است.

و خدا گفت: «آدم را به صورت ما و موافق شبیه ما بسازیم...

پس خدا آدم را به صورت خود آفرید.

او را به صورت خدا آفرید.

ایشان را نر و ماده آفرید. (پیدایش ۱: ۲۶-۲۷)

انسان به عنوان صورت خدا، بزرگ‌ترین ادعای کتاب‌مقدس درمورد خلقت است. این امر نشان می‌دهد که اولویت انسان در خلقت و حکمرانی او بر آن، از ذات او به عنوان حاملان صورت خدا سرچشمه می‌گیرد؛ همچنین بیانگر اتحاد زیربنایی نژاد بشر است که درمورد دو جنسیت مکمل بشریت صدق می‌کند: «و خدا گفت: "آدم را به صورت ما و موافق شبیه ما بسازیم ..." پس خدا آدم را به صورت خود آفرید. او را به صورت خدا آفرید. ایشان را نر و ماده آفرید.» (پیدایش ۱: ۲۶-۲۷). آفرینش انسان به صورت خدا در موازات آفرینش آنها -که مرد و زن بودند- انجام شد. در این مورد زن و مرد با هم برابر هستند. زن و مرد بطور مساوی با خدا مشارکت دارند. هر دو به یک اندازه دانش اراده‌ی اخلاقی خدا را دریافت می‌کنند. به هردو به یک اندازه حکم شد که با مراقبت و نگهبانی از باغ بر زمین حکمرانی کنند (پیدایش ۱: ۲۸). بدون حوا « خوب نیست که آدم تنها باشد» (پیدایش ۲: ۱۸). با حوا، آدم همراهی دارد که به شباهت اوست، او را درک می‌کند، با او مشارکت دارد -به عنوان همتای او.

اتحاد نژاد بشر در این حقیقت ریشه دارد که هر عضو از نژاد بشر، به شباهت و صورت خداست. با هر کسی که ملاقات می‌کنیم، صرف نظر از قومیت خاصش (و یا ترکیبی از قوم‌ها)، نشان دهنده‌ی بهترین کار دست خداست. برای هر شخصی کافی است که مورد احترام قرار گیرد و با منزلت با او رفتار شود -مهم نیست زن هستند یا مرد، چند سال و یا چه نژادی دارند و یا اصلاً متولد شده یا نشده‌اند، مسیحی و یا غیرمسیحی هستند. آنها حاملان صورت خدا هستند. آنها همنوع ما هستند. چقدر شرم آور است که خدا را مبارک می‌خوانیم اما لحظه‌ای بعد انسان‌هایی که «به شباهت خدا آفریده شده‌اند» را لعن می‌کنیم (یعقوب ۳: ۹). ریختن خون انسان چقدر منزجرکننده و دارای پیامدهای وحشتناکی است «زیرا خدا انسان را به صورت خود ساخت» (پیدایش ۹: ۶)

حاملان صورت خدا، بیانگر بهترین خلقت خدا هستند. حتی اگر شخصی به مسیح، به عنوان خداوند و نجات دهنده ایمان نداشته باشد، باید با او هم با احترامی که هر یک از اعضای نژاد انسانی سزاوار آن است، رفتار شود. باوجود اینکه انسان سقوط کرده، اما همچنان انسان است. این تصویر در بی‌ایمانان بطور وسیعی نابود شده است. اما بطور کلی از بین نرفته است. انسان سقوط کرده از انسان ایده‌آل دور است اما با این حال هنوز انسان است. این واقعه عظمت و در عین حال تراژدی نژاد بشری است. فرانسیس شِیفِر گفت «هیچ انسان کوچکی وجود ندارد.» و سی. اس لوییس گفت «هیچ انسان معمولی وجود ندارد.» افرادی که هر روز با آنها روبرو می‌شویم، دارای روحی هستند که هیچ چیز در تمام آفرینش نمی‌تواند در برابر آنها مباهات کند.

در خلقت مادی، انسان تنها ارتباط روحانی میان آسمان و زمین است. این همان چیزی است که در نهایت، مرکزیت وجود و اهداف زندگی ما را لمس می‌کند. تجربه‌ی حقیقی شادی روحانی، آرامش ابدی و محبت پایدار خدا، همه‌ی اینها چیزهایی هستند که فراتر از این خلقت می‌باشند. به عنوان حاملان صورت خدا، برای ورود به مشارکت با خالق‌مان آفریده شده‌ایم. زندگی حقیقی ما در چیزهایی است که در بالا می‌باشند و نه چیزهای زمینی. در ایمان، چشمان خود را به سوی خالق آسمانی و منجی خود برمی‌افرازیم و حیات خود را در عیسی مسیح می‌یابیم (کولسیان ۳: ۱-۴). او «در شباهت مردمان شد» و رنج‌هایی را که ما نتوانستیم تحمل کنیم، متحمل شد تا آنچه را که نتوانستیم بدست آوریم، اکنون دریافت کنیم (فیلیپیان ۲: ۷). خدا از طریق رستاخیز مسیح، ما را برخیزانید تا در تازگی حیات قدم برداریم تا صورت خدا در ما احیا شود (افسسیان ۴: ۲۴؛ کولسیان ۳: ۱۰). این جوهره‌ی حقیقی این است که ما به واقع چه کسی هستیم، و قرار بود برای همیشه چگونه باشیم. این حقیقت در داستان خلقت آشکار شده -هم در چیزی که کتاب‌مقدس بیان کرد و هم در چگونگی بیان آن. این امر در انجیل تحقق یافت. ما برای همین خلق شدیم و برای همین نیز احیا می‌شویم.


این مقاله در مجله تیبل‌‌تاک منتشر شده است.

اِی. کِرِگ تراکسِل
اِی. کِرِگ تراکسِل
دکتر اِی. کِرِگ تراکسِل، استاد الهیات عملی رابرت جی. دِن دالک در دانشگاه الهیات وست‌مینستر کالیفرنیا است. او نویسنده‌ی کتاب‌های «انسان چیست؟» و «با تمام قلبتان» می‌باشد.