
کمک به مردم جهت شناخت خداوند
15 سپتامبر 2021
الهیات و زندگی روزمره
15 سپتامبر 2021تاریخ خدمات لیگونیر

آخرین چیزها
بر روی یک سنگ یادبود گرانیتی در «پارک پوینت استیت» واقع در پیتسبورگ کلمات زیر حک شدهاند: «مکانی با پیامدهای بینالمللی». این مکان که «تری ریورز» نام دارد نقشی اساسی در عصر مستعمرات ایفا کرد. در عین حال، در دههی ۱۷۵۰، کمتر کسی متوجه اهمیت کامل رویدادهایی که در آنجا به وقوع میپیوست بود. ولی عواقبش عظیم بودند و اثرات آن میرفت که تا چندین قرن باقی بماند. این مکان دارای پیامدهای بینالمللی دقیقاً در ده مایلی شمال غربی خانهی دوران کودکی آر. سی. اسپرول و وستا (وورهیس) اسپرول قرار داشت.
پیش از آگوست ۱۹۷۱: شالوده
آر. سی. از پیتسبورگ محبوبش خاطرات شیرینی داشت. آن مکان او را ساخته بود؛ این واقعیت را چند دهه پس از ترک آنجا میشد در لهجهاش تشخیص داد. پیتسبورگ فقط «شهر فولاد» نبود، بلکه «شهر پرزبیتری» هم بود. اما تا دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ به یک فضای پرزبیترینزیم که خالی از تعهدات مومنانه بود بدل گشته بود. آر. سی. به یک کلیسای پرزبیتری، یک کالج پرزبیتری، و یک دانشکدهی الهیات پرزبیتری رفت-همهی آنها بیشک لیبرال بودند. در نتیجه، آر.سی. دو سنگ بنای اساسی را کسب کرد.
نخست، وقتی او سرانجام برای نخستینبار حقیقت انجیل را شنید سرشار از شکرگزاری از خداوند از بابت فیض و محبت او شد، و نیز وجودش را میل و اشتیاقی شدید به شناخت، خدمترسانی و پرستش خدای سهگانهی انجیل فراگرفت. آن شکرگزاری و شور و شوق نشان خود را بر سراسر زندگی وی به جا گذاشت؛ او را و خدمتی را که بنیان گذاشت به جلو میراند. دوم، از آنجا اطرافش مملو از تعالیم غلط بود مهارتهای دفاعیاتیاش تقویت شد. آر. سی. انتقالدهنده بود؛ او همچنین مدافع بود. سخنان او دربارهی ماموریت خدمات لیگونیر اغلب نه تنها با هدف آموزش و بیان حقیقت، بلکه با هدف دفاع و پشتیبانی از حقیقت بیان میشد. آر. سی. به طور مستقیم از پیامدهای مخرب تعالیم کذب آگاه بود.
محبت و علاقهی آر. سی. به حقیقت، نیکی و زیبایی- و میل او به مبارزه برای آنها- خود بخشی از شالودهی خدمات لیگونیر بود. بخشی دیگر به پیغام مربوط بود. از همان بار اولی که آر. سی. به عنوان یک مسیحی کتاب مقدس را مطالعه کرد متوجه این حقیقت تحولآفرین شد که «خداوند کارهای خود را جدی میگیرد». در حالی که بسیاری از افراد فعال در فرهنگ و کلیسا دیدگاهی سطحی از کیستی خدا داشتند، آر. سی. همچون اشعیای نبی در برابر شکوه تابناک تقدس خداوند به زانو درآمد. تقدس خدا، در تمامیت کمالش، نه تنها شالودهی لیگونیر بود بلکه در هر کاری که طی پنجاه سال اخیر صورت داد نفوذ داشت و همچنان چراغ هدایت آن است.
این شالوده در کنار ماموریت و پیامش، نیاز به یک قطعهی دیگر دارد و آن مخاطبین هستند. آر. سی. در سی سالگی استاد الهیات برجستهای بود، اما این او را قانع نمیکرد. در همان حین، در کلاس مطالعهی کتاب مقدس کلیسا در روزهای یکشنبه هم تعلیم میداد. او در آنجا با عامهی مردم آشنا شد که نیازمند خوراک روحانی بودند نه خوراکی رقیق، بلکه گرسنهی تعالیم قوی از کلام خدا و آموزهها بودند. معلم و مخاطبان بر یکدیگر اثر گذاشتند. هر چه مخاطبان گرسنهتر بودند، شوق آر. سی. به تدریس بیشتر میشد، و همین باعث میشد تا شاگردان بیشتر طلب علم کنند.
۱۹۷۱ تا ۱۹۸۴
پس از آنکه شالوده شکل گرفت، خداوند دو نیرو را کنار هم جمع کرد و ساختار را بنا نمود. یکی آر. سی.، وستا، و خانوادهی اسپرول بود. شایان تذکر است که از همان آغاز آر. سی. و وستا با هم مشغول به کار شدند. نیروی دیگر دورا هیلمن، بیوهی یک صنعتگر پیتسبورگی بود. او در «لیگونیر ولی» واقع در پنسیلوانیای غربی زندگی میکرد. در نزدیکی خانهاش یک ملک به مساحت ۵۲ جریب برای فروش گذاشته شد.
او آن ملک را خرید و در آن خانهای برای خانوادهی اسپرول ساخت تا از آن به منظور مکانی برای زندگی این خانواده، سالن سخنرانی، سالن غذاخوری شاگردان، و دفاتر مرکز مطالعاتی لیگونیر ولی استفاده شود. آر. سی. سخنرانیها را تهیه و ارائه میکرد و میزبان «گفتگوهای» تحلیلی، و جلسات پرسش و پاسخ شبهای دوشنبه، بود. کتابهایی به نگارش درآمد. مجموعههای آموزشی بر روی کاستهای صوتی ضبط شدند. سپس، در سال ۱۹۷۵، برای اولینبار یک مجموعهی آموزشی بر روی ویدیو ضبط شد. آر. سی. با عینک آفتابی خلبانی و لباس خاص دههی ۱۹۷۰ مجموعهی «قدوسیت خدا» را ضبط کرد. در آن زمان هیچ چیزی شبیه به آن وجود نداشت. او یک تخته سیاه، یک تریبون، و اشتیاق و پیغام و مخاطب داشت. آن سالهای اولیه در LVSC دورانی پیشگام در آموزش مسیحیان بزرگسال محسوب میشود.
با وجود این، در آن زمان آر. سی. و وستا چنین نگاهی به کار خود نداشتند. آنها فقط وفادار و مطیع اوامر خدا بودند. از آنجا که وفادار بودند، خداوند به آن مرکز مطالعاتی برکت و ثمر داد. باب اینگرام، که بعدتر رئیس لیگونیر و سردبیر تیبلتاک (۱۹۸۸ – ۱۹۹۲) شد، به یاد میآورد که همواره با شمار زیادی از اعضای گروه دوستان مجردش به آنجا میرفت. او در این باره به اختصار میگوید: «آن مرکز مطالعاتی همنسلانم را تربیت کرد». از ۱۹۷۱ تا ۱۹۸۴، دهها هزار نفر با عبور از جادههای کوههای آلگنی خود را به مرکز مطالعاتی واقع در استالزتاون میرساندند. آنها با ذهنی سرشار از سوال میآمدند و آر. سی. و سایر مدرسان آن مرکز بر اساس کلام خدا به آن سوالات پاسخ میگفتند. شمار بسیار بیشتری نیز از طریق آموزشهای صوتی و تصویری آر. سی. تعلیم میدیدند. بسیاری نخستینبار زمانی صدای آر. سی. را شنیدند و او را دیدند که در یک کلاس یکشنبهها در زیرزمین کلیسایی روبروی یک دستگاه تلویزیون نشسته بودند.
۱۹۸۴ تا ۱۹۹۴
هیئت مدیره خیلی زود متوجه شد که لیگونیر بدون داشتن جایی بزرگ که نگهدارشاش دشوار بود بهتر عمل خواهد کرد. در سال ۱۹۸۴، لیگونیر به اورلاندو، فلوریدا، منتقل شد. اورلاندو هم مکانی مناسب برای مراجعهی مردم جهت دریافت تعالیم بود و هم مکانی برای ارسال محتوای آموزشی. در سال ۱۹۸۸، لیگونیر میزبان نخستین کنفرانس سراسریاش با عنوان محبت به خدای قدوس بود. این کنفرانس سراسری همچنان نقش جشن گردهمهایی سالانهی خانوادگی برای شاگردان لیگونیر را دارد و همچنین نقطهی عطفی در انتشار کتب و مجموعههای آموزشی لیگونیر بود.
نقل مکان به اورلاندو همزمان با پیشرفت مهمی در رابطه با انتشار تیبلتاک بود. تیبلتاک در ۱۹۷۷ آغاز به کار کرد و در ۱۹۸۹ از نو طراحی و قالببندی شد. این مجله با ارائهی مقالاتی حول یک موضوع و محتوای خاص هر روز هفته، پیوسته در حال رشد بوده و اکنون ماهانه بیش از یکصد هزار نسخه از آن منتشر میشود. این مجله تبلور نگاه آر. سی. به تشویق مردم خدا به خواندن کلام خدا و همچنین مطالعهی آن است. در همان زمان، آر. سی. دو کتاب کلاسیک منتشر کرد: قدوسیت خدا در ۱۹۸۵، و سپس برگزیدهی خداوند در ۱۹۸۶. در همین حین، همچنان مجموعههای آموزشی تولید و ضبط و توزیع میشدند.
۱۹۹۴ تا ۲۰۲۱
اولین برنامهی رادیویی آر. سی. با عنوان ساعت مطالعه آر. سی. اسپرول در سال ۱۹۸۲ به روی آنتن رفت. در سال ۱۹۸۶، برنامهای از آر. سی. بپرسید از شش ایستگاه رادیویی پخش میشد. این روند تا شروع برنامهی تجدید ذهن شما در سال ۱۹۹۴ ادامه داشت که اولین قسمتهای آن مجموعهی قدوسیت خدا بودند. رادیوهای مسیحی عمدتاً به موعظه میپرداختند. اما RYM برنامههای تعلیمی پخش میکرد. صدای گچی که در دست آر. سی. بود و به تخته کشیده میشد از رادیو قابل شنیدن بود. احساس میکردید در کلاس او حضور دارید و او مستقیماً با شما سخن میگوید. در آن زمان هیچ برنامهی مشابهی وجود نداشت و خیلی زود مورد توجه کسانی قرار گرفت که برای رفت و آمد به محل کارشان مسیری طولانی را طی میکردند و به رادیو گوش میکردند. این وضع همچنان برقرار است.
کتب بیشتری نوشته شد. در اورلاندو، سراسر کشور، و در نهایت در اقصی نقاط جهان کنفرانس برگزار میشد. به علاوه، لیگونیر شروع به برگزاری تورهای مطالعاتی در سرزمین مقدس و نیز در شهرهای زادگاه اصلاحگران کرد. با توسعهی فناوری، لیگونیر ابزارهای ارتباطی و ترویج آموزهها را گسترش داد. وبسایت ابزاری مهم و موثر برای انتشار تعالیم شد. به علاوه RefNet، مجموعهای از پادکستها، «لیگونیر کانکت»، و «از لیگونیر بپرسید» نیز وجود دارد. در همهی این اقدامات، در کنار اقدامات جدیدی که در دست انجام است، از فناوری برای اعلام قدوسیت خدا به شمار هر چه بیشتری از مردم استفاده میشود.
در حالی که لیگونیر حیطه خود را توسعه میداد، در سال ۲۰۱۱ با باز کردن درهای «ریفورمیشن بایبل کالج» در فلوریدای مرکزی به ریشههای خود بازگشت. این کالج حدود ۱۴۰ دانشجوی ساکن در کمپ دانشجویی و حدود یکصد دانشجوی آنلاین دارد. به علاوه، لیگونیر در سال ۲۰۱۰ پایگاه آموزشی خود را گسترش داد تا مدرسان را نیز در بر بگیرد. در کنار طیف وسیع محتوای تعالیم که آر. سی. تهیه میکرد، لیگونیر بستری برای نوشتهها و سخنان سایر مدرسان و معلمان مورد اعتماد خویش نیز تدارک دیده است. از سال ۱۹۷۱ به این سو، لیگونیر تلاش داشته است میان معلمان و دانشجویان ارتباط برقرار کند.
افزون بر این، لیگونیر خود را از محدودهی زبان انگلیسی فراتر برد، به طوری که وبسایتش هماکنون به هفت زبان مختلف از جمله اسپانیایی، عربی، فارسی و چینی فعالیت میکند. هر روز محتوای جدیدی به این سایتها اضافه میشود. در ماه مارس ۲۰۱۸، لیگونیر برای اولینبار برنامهی Renovando tu Mente را که نسخهی اسپانیاییزبان تجدید ذهن شما است پخش کرد. در همین راستا، بسیاری از کتابهای آر. سی. و دیگران، و از جمله تفسیر اصلاحیافته کتاب مقدس به زبانهای مختلف ترجمه شدند. خدمات لیگونیر، مانند پارک پوینت استیت واقع در «تری ریورز»، تبدیل به مکانی با پیامدهای بینالمللی شده است.
گام بعدی چیست؟
هرگاه اقدام مهمی به اجرا گذاشته میشد و هدفی محقق میگردید، آر. سی. وقت میگذاشت و دستاورد را جشن میگرفت. بعد رو به اطرافیان میکرد و میپرسید: «گام بعدی چیست؟» ما همچنان این سؤال را از خود میپرسیم. از یک سو، پاسخ را نمیدانیم.
البته میدانیم که خدا از همان آغاز کنار ما بوده و طی سالهای دشوار ما را همراهی کرده است. و در روزهای پایانی سال ۲۰۱۷ که در غم وفات آر. سی. بودیم خداوند باز به لیگونیر برکت داد. در این سه سال گذشته، لیگونیر بیش از هر زمان دیگری در تاریخش بسط و گسترش یافته است.
ما برای این پنجاه سال گذشته شکرگزار هستیم. اما باشد که مغرور نگردیم. لیگونیر به کلیسا خدمت میکند، و در این راه از رحمت ابدی خدای قدوس برخورداریم. ما به خدا مینگریم و میپرسیم: «پنجاه سال آینده چگونه خواهد بود؟ حالا که به گذشته مینگریم تا پنجاهسالگیمان را با هم جشن بگیریم، لطفاً توجه داشته باشید که نگاه ما رو به جلو است، و عهد خود را در اعلام قدوسیت خدا در تمامیتش به شمار هر چه بیشتری از مردم را تازه میسازیم. ما به مسیر خود ایمان داریم، و با اینکه نمیدانیم گام بعدی چیست، مشتاقانه در انتظار کاری که خدا خواهد کرد هستیم.
این مقاله در مجله تیبلتاک منتشر شده است.