۳ نکتهای که باید در مورد انجیل متی بدانید
12 سپتامبر 2024۳ نکتهای که باید در مورد انجیل لوقا بدانید
19 سپتامبر 2024۳ نکتهای که باید در مورد انجیل مرقس بدانید
انجیل مرقس کوتاهترین انجیل در میان چهار انجیل است، اما از نظر مسیحشناسی بسیار غنی است. همانند سایر اناجیل، باید به انجیل مرقس بهعنوان یک روایت پیوسته و منسجم نگریست تا پیام الهیاتی آن بهدرستی درک شود. مطالعه مرقس بهصورت روایتی پیوسته به معنای این است که کل داستان برای فهمیدن نحوه خواندن هر بخش از آن به کار گرفته شود.
در این راستا، سه دستاورد از روایت مرقس در ادامه بیان شده است:
۱. مرقس، عیسی را بهعنوان پسر الهی خدا معرفی میکند.
گاهی اوقات مردم تصور میکنند که انجیل مرقس چهرهی انسانی عیسی را نشان میدهد، در حالی که انجیل یوحنا، رسالات پولس، عبرانیان، و سایر کتابهای عهدجدید، عیسی را بهعنوان شخصیتی الهی معرفی میکنند. بیتردید، در انجیل مرقس، عیسی بهعنوان یک انسان حقیقی معرفی میشود. او آدم جدیدی است که بهطور کامل از خدا اطاعت میکند و آن صلحی را که در باغ عدن از ابتدا منظور بوده است، بازمیگرداند (نگاه کنید به مرقس ۱: ۱۲-۱۳).
انسان بودن عیسی غالباً بهآسانی قابل مشاهده و درک است، زیرا او بهوضوح انسانی است که در جهان باستان زندگی میکرد و در آن فعالیت داشت. او خشم، شفقت، خستگی، گرسنگی و رنج را تجربه کرده و در نهایت میمیرد. ما باید انسانیت کامل عیسی را تصدیق کرده و از آن شادمان باشیم، زیرا نجاتدهندهی ما حقیقتاً انسانی است، همانند خود ما.
با این حال، اگر تصور کنیم که مرقس منحصراً عیسی را بهعنوان یک انسان حقیقی معرفی میکند، درک ما از این انجیل بهشدت ناقص و دچار سوءبرداشت خواهد بود. در واقع، در تفسیرهای علمی کتابمقدّس پیرامون شخصیت عیسی بر اساس روایت مرقس، این برداشت نادرست بهکرات مشاهده شده است. با این وجود، نباید از نشانههای آشکاری که مرقس در خصوص الوهیت عیسی ارائه میدهد، غافل شویم.
ما همچنین میتوانیم به روشهای دیگر الهی بودن عیسی در مرقس اشاره کنیم، از جمله اعمالی مانند آمدن خداوند به معبد خود (اشعیا ۴۰: ۳؛ مرقس ۱: ۲-۳)، اقتداری که عیسی با آن گناهان را میبخشد (مرقس ۲: ۵-۶)، اقتدار او بر طبیعت (مرقی ۴: ۳۵-۴۱)، و اقتدار او برای زنده کردن مردگان (مرقس ۵: ۳۵-۴۳). در مجموع، عیسی نه تنها بهطور واقعی انسانی است، بلکه بهطور واقعی الهی نیز میباشد.
در مرقس ۱: ۱، پیام انجیل، پیام عیسی مسیح، پسر خدا، معرفی میشود. این امر از همان ابتدا الوهیت عیسی را مطرح میکند، همانطور که اشارات بعدی با بهکارگیری عبارت «پسر خدا» بهوضوح این حقیقت را تأیید میکنند. اشاره بعدی به «پسر خدا» در هنگام تعمید عیسی رخ میدهد، جایی که صدایی آسمانی و فراطبیعی، عیسی را بهعنوان پسر خدا معرفی میکند (مرقس ۱: ۱۱). در ادامه، عیسی در چندین موقعیت توسط موجودات فراطبیعی بهعنوان پسر خدا شناخته میشود (مرقس ۱: ۲۴؛ ۳: ۱۱؛ ۵: ۷-۱۰)، از جمله در رویداد تجلی عیسی بر فراز کوه، که در آن، نگاهی گذرا به شکوه و جلال الهی عیسی میاندازیم (مرقس ۹: ۲-۷). در حقیقت، در سراسر انجیل مرقس، هیچ انسانی که تحت تسخیر شیطان نباشد، تا پایان این انجیل به پسر خدا بودن عیسی اقرار نمیکند؛ به جز یک فرمانده رومی که در پای صلیب، عیسی را بهعنوان پسر خدا به رسمیت میشناسد (مرقس ۱۵: ۳۹). پس از مصلوب شدن، در انجیل مرقس بهوضوح میبینیم که عیسی، همانگونه که پیشبینی کرده بود، از مردگان برمیخیزد (مرقس ۱۶: ۱-۸) و این نیز بر شکوه و جلال الهی عیسی که در تجلی او بر فراز کوه نوید داده شده بود، گواهی میدهد.
۲. عیسی در مرقس بهوضوح دربارهی مقصود بیهمتا و جایگزینکننده مرگ خودش صحبت میکند.
یکی دیگر از ویژگیهای کلیدی انجیل مرقس، اراده و قصد عیسی برای مرگ خویش است. برخی بر این باورند که اناجیل، الهیات کفاره را در بر ندارند؛ اما مرقس این دیدگاه را رد میکند، زیرا عیسی دستکم در دو موقعیت، هدف از مرگ خود را به صراحت بیان میکند.
یکی از واضحترین متنهایی که عیسی در آن دربارهی هدف مرگ خود سخن میگوید، مرقس ۱۰: ۴۵ است: «زیرا حتی پسر انسان نیامد تا به او خدمت شود، بلکه آمد تا خدمت کند و جان خود را فدای بسیاری سازد.» به عبارت «فدای بسیاری» که نشانگر جایگزینی است، توجه کنید. این عبارت، بازتابی از زبان «بندهی رنجکشیده» در اشعیا ۵۳: ۱۱-۱۲ است.
متن دیگری که بر ماهیت جایگزینی مرگ عیسی تأکید میکند، در سخنان او هنگام شام آخر مشاهده میشود (مرقس ۱۴: ۲۲-۲۵). در این بخش، عیسی از نان و شراب استفاده میکند تا نشان دهد که بدن و خون او برای بسیاری داده خواهد شد. این اشارهای روشن به بخش «بندهی رنجکشیده» در اشعیا ۵۳ است و بهوضوح بیانگر این است که عیسی مرگ خود را بهعنوان قربانیای جایگزین در نظر داشته است. بنابراین، شایسته است که ما این ضیافت را به یاد مرگ او تا زمان بازگشتش ادامه دهیم (نگاه کنید به اول قرنتیان ۱۱: ۲۳-۲۶).
۳. مرقس بدون اینکه منحصربفرد بودن مرگ مسیح را زیر سؤال ببرد، رنج و مرگ او را بهعنوان الگویی برای شاگردی مطرح میکند.
یکی از خطرات در تفسیر نادرست از مفهوم صلیب مسیح این است که آن را فقط بهعنوان نمونهای از فضایل عالی یا محبت فداکارانه ببینیم، و نه بهعنوان مرگی که بهجای دیگران و برای آنها انجام شده است. بدون شک، انکار این که مرگ مسیح بهصورت نیابتی و جایگزین برای گناهکاران اتفاق افتاده، خطای بزرگی در اصول ایمان مسیحی است. مرگ مسیح منحصربفرد و بیهمتاست و تاوان گناهان قوم خود را میپردازد، و این حقیقت باید با روشنی کامل تأیید و تثبیت گردد.
با این حال، مرقس مرگ عیسی را تنها بهعنوان یک کفارهی جایگزین معرفی نمیکند؛ او همچنین آن را بهعنوان سرمشقی برای پیروی و شاگردی نشان میدهد. در سه بخش از انجیل مرقس، عیسی پیشبینی میکند که چگونه مرگ و رستاخیز او رخ خواهد داد (مرقس ۸: ۳۱-۳۳؛ مرقس ۹: ۳۱؛ مرقس ۱۰: ۳۳-۳۴)، و در هر یک از این موارد، عیسی سخنان خود دربارهی رد شدن و رنجی که در انتظارش است را با فراخوانی به شاگردی همراه میکند (مرقس ۸: ۳۴-۳۸؛ مرقس ۹: ۳۳-۳۷؛ مرقس ۱۰: ۳۵-۴۵). عیسی تنها نجاتدهندهی ما نیست، بلکه الگوی ما در مسیر وفاداری در یک جهان سقوط کرده نیز میباشد (نگاه کنید به ۱ پطرس ۲: ۲۱-۲۵).
نتیجهگیری
انجیل مرقس نجاتدهندهای را به تصویر میکشد که بهطور کامل خدا و کامل انسان است و جان خود را به شکل منحصربهفردی بهعنوان کفارهای برای گناهان قومش فدا میکند. ما تنها با ایمان از مرگ او بهرهمند میشویم و از او میآموزیم که مسیر به سوی جلال، از راه رنج و سختی میگذرد.
این مقاله بخشی از مجموعه «هر کتاب از کتابمقدس: ۳ نکتهای که باید بدانید» است.
این مقاله در وبسایت لیگونیر منتشر شده است.