درس 3: روح خداوند
در برنامه و درس قبلی، ما به بررسی روشهایی پرداختیم که روحالقدس ازطریق اونا در سراسر دوران عهد قدیم، کار میکرد. در نوشتههای الاهیدان برجسته، بی. بی. وارفیلد از دانشگاه پرینستون، یک توصیف عالی از این کار میخونیم. ایشون شرح میده که کلام مقدّس خدا در عهد عتیق و دوران عهد عتیق، مثل یک اتاق تاریک پر از اثاثیه هست. میگه: «درسته که اتاق، پر از وسائل هست، ولی تنها وقتی متوّجه اون اثاثیه میشین که چراغ رو روشن کنین.»
ایشون میگه: «این موضوع، خیلی شبیه مکاشفه از خدا در عهد عتیق هست. خدای عهد عتیق، مطلقاً همون خدای عهد جدید هست. این خدا؛ پدر، پسر، روحالقدس هست، امّا برای فرد ایمانداری که در فضای عهد قدیم، بهسر میبره، یک حسّی هست که انگار در همون اتاق تاریک، زندگی میکرده.» چنین لحظاتی وجود دارن؛ آیا شماها هم تابهحال، چنین احساسی داشتین؟
شما وارد اتاق شدین و کلید رو زدین و چراغ روشن شده. یک لحظه همهجا روشن بوده و ناگهان، فیوز میپَره و دوباره تاریک میشه. با خودتون فکر میکنین: «آیا واقعاً اینطوری بود؟ واقعاً اینطور بود؟» و آقای وارفیلد میگه: «در کلام مقدّس خدا در عهد عتیق، لحظاتی هستن که شخصیّت خدای تثلیث ما، در پرتویی از نور، آشکار میشه. و بعدش مردم، کمی در تاریکی، پی خدا میگردن.»
یادتون هست پطرس دربارهی انبیای عهد عتیق، چی میگه؟ به نوشتههای کتاب اشعیاء در فصلهای 52 و 53 فکر کنین: "بهسبب تقصیرهای ما مجروح و بهسبب گناهان ما کوفته گردید." و بعدش با نگاهی به این صفحه که نوشته، از خودش میپرسه: «این چه کسی هست که من دربارهاش مینویسم؟ و کی قراره این اتّفاق بیفته؟»
این قانون مکاشفهی پیشرونده هست. خدا آهسته آهسته، شخصیّت راستین و وجود تثلیث پرجلال خودش رو آشکار میکنه. عیسی همون کسی هست که پدر رو آشکار میکنه. یادتون هست عیسی در اون بالاخانه، چه سوألی پرسید؟ وقتی فیلیپس بهش گفت: «ای آقا، پدر را به ما نشان بده که ما را کافی است.»، و عیسی گفت: «در این مدّت با شما بودهام، آیا مرا نشناختهای؟ کسی که مرا دید، پدر را دیده است. پس چگونه تو میگویی پدر را به ما نشان ده؟»
اگه به موعظهی عیسی در بالای کوه توجّه کنین که به تعداد انگشتان یک دست، شاید سه یا چهار صفحه باشن، متوجّه میشین که ارجاعاتی که در این سه فصل از انجیل متّی به شناخت خدا بهعنوان پدر آسمانی وجود داره، بیشتر از تمام ارجاعات دیگه به این موضوع در سراسر 66 کتاب در کلّ کتاب مقدّس هست، که از خدا بهعنوان پدر آفریننده، یاد شده. از خدا بهعنوان پدری یاد شده که با بیرون آوردن اسرائیل از بردگی در سرزمین مصر، اونا رو بهوجود آورد.
ولی اشارات روشن خیلی اندکی در کلام مقدّس خدا در عهد عتیق وجود دارن که میبینیم یک خداپرست معمولی به درگاه خدا میاد و میگه: «ای پدر آسمانی ما». برای روحالقدس هم، همین موضوع؛ صادق هست. و برام جالبه که در همین فصل 14 از انجیل یوحنّا اونجا که عیسی به فیلیپس میگه: «آیا با شناخت من، به شناخت پدر نرسیدی؟»، و بعد در آیات 16 و 17، عیسی ادامه میده و میگه: "و من از پدر سوال میکنم و تسلّیدهندهای دیگر به شما عطا خواهد کرد تا همیشه با شما بماند، یعنی روح راستی که جهان نمیتواند او را قبول کند زیرا که او را نمیبیند و نمیشناسد و امّا شما او را میشناسید، زیرا که با شما میماند و در شما خواهد بود."
حالا در اینجا چند مورد هست. اوّل از همه، توجّه داشته باشین که عیسی از یک روش موازی برای آشکار کردن پدر و همچنین برای آشکار کردن روحالقدس، استفاده میکنه. بعد وارد جزئیّات میشه، روی این عبارات؛ تمرکز میکنه: "... شما او را میشناسید، زیرا که با شما میماند و در شما خواهد بود." منظور عیسی چی بود که فرمود: "... شما او را میشناسید، زیرا که با شما میماند و در شما خواهد بود."؟
یکی از رایجترین روشهای درک این عبارات، اینه که عیسی داره تفاوت بین یک ایماندار در عهد قدیم رو با یک ایماندار در عهد جدید، شرح میده. شاید اینو شنیده باشین، که در عهد قدیم، روحالقدس، همراه قوم خدا بود، و در عهد جدید، روحالقدس در قوم خدا هست. ولی خیلی مطمئنّم که منظور عیسی این نبوده.
من شکّ ندارم که منظور عیسی این بوده: «شما روحالقدس را میشناسید.». خب، سوأل اینه که اونا چهطور روحالقدس رو میشناختن؟ عیسی میگه: «چون روحالقدس با شما بوده است.» الآن میپرسیم روحالقدس، کجا با اونا بوده؟ پاسخ اینه که روحالقدس در شخص عیسی خداوند و ازطریق خدمت و کار عیسی خداوند، با اونا بوده.
هرکاری که خداوند عیسی انجام داده، با قدرت، هماهنگی و همراهی روحالقدس بوده. دراصل، چیزی که عیسی در اینجا میگه؛ اینه که همونطور که شما بهخاطر رابطهای که من با پدر دارم، پدر رو دیدین، فهمیدین که پدر به چه شباهت داره! بعضی از شماها اینطوری مسیحی شدین. ایمان مسیحی رو دیدین و با خودتون فکر کردین که: «اوه، پس مسیحی بودن؛ درواقع اینه که میبینم!»
و بههمین دلیل، در تمام دوران کار و خدمت عیسی، شاگردانش عملاً میدیدن که معنای رابطه داشتن با پدر؛ چیه. چون همون ارتباط رو در عیسی دیده بودن. و حالا، عیسی داره دقیقاً همین چیزها رو دربارهی روحالقدس هم میگه. «شما دیدین که روحالقدس، چه شخصی هست و چه کاری میکنه، چون خدمت و کار منو دیدین.» حالا موضوعی رو میگه که بعد بهش خواهیم پرداخت. عیسی میگه: «این همون روحالقدس هست که در شما ساکن خواهد شد، همون روحالقدس که در تمام زندگی و خدمت من، همراهم بوده. این همون روحالقدس هست که من میخوام به شما بدم.»
و برای همین، میگه: «من از پدر، درخواست میکنم که روحالقدس رو به شما بده که همراه من بوده.». دراصل، پیشگوییهایی در کلام مقدّس خدا در عهد عتیق، دربارهی این موضوع، وجود داشته. بهویژه در نبوّت اشعیاء هست. اشعیاء پیامبر که بیشترین روشنگری رو در عهد عتیق، دربارهی مسیح به ما ارائه کرده، هرچند که مسیح برای خود اشعیاء، به این اندازه روشن و واضح نبوده.
و اشعیاء همون پیامبری هست که بیشترین روشنگری رو دربارهی کار روحالقدس در ارتباط با عیسی خداوند، انجام داده. مثلاً، در کتاب اشعیاء 11، این عبارات باشکوه رو دربارهی ارتباط روحالقدس با آمدن نجاتدهنده، میخونیم. "و روح خداوند بر او قرار خواهد گرفت، یعنی روح حکمت و فهم و روح مشورت و قوّت و روح معرفت و ترس خداوند. و خوشی او در ترس خداوند خواهد بود و موافق رؤیت چشم خود داوری نخواهد کرد و بروفق سمع گوشهای خویش تنبیه نخواهد نمود." کتاب اشعیاء 11: 2 و 3
بعدش اشعیاء شروع به توصیف خادم خداوند میکنه که قراره بیاد. یادتون هست که چهطور در قسمت دوّم کتاب اشعیاء، چهار شعر رو در فصلهای 42 و 49 و 50 و بعدش هم در فصلهای 52 و 53 که مشهورترین توصیفات دربارهی یک خادم رنجبر هست، میخونیم. ولی وقتی اون خادم رنجبر در کتاب اشعیاء 42، معرّفی میشه، دربارهاش میگه که اون خادم، کسی هست که خداوند، تأییدش میکنه و روح خودش رو بر اون خادم قرار میده تا عدالت و انصاف رو برای قوم، مهیّا کنه.
و بعد در کتاب اشعیاء 61، که شاید مشهورترین اظهارات در این سخنان باشه؛ توسّط عیسی در نخستین موعظهاش؛ نقلقول میشه. "روح خداوند یهوه بر من است. زیرا خداوند مرا مسح کرده است تا مسکینان را بشارت دهم و مرا فرستاده تا شکستهدلان را التیام بخشم و اسیران را به رستگاری و محبوسان را به آزادی ندا کنم، و تا از سال پسندیدهی خداوند ... ندا نمایم." پس یعنی این نبوّتها، به چیزی خیلی خاصّ، اشاره میکنن.
یعنی وقتی که پسر خدا جسم میپوشه، درست از همون ابتداء زندگیش و در سراسر خدمتش، روح خداوند بر پسر خدا هست و اونو برای خدمت و کاری که مقرّر شده، تجهیز و تقویت میکنه و نکتهی مهمّی که باید بهش توجّه داشت، اینجاست که این یکی از باشکوهترین روشهای فکر کردن به روحالقدس و شخصیّت اون هست که باعث میشه شما عاشق روحالقدس بشین. همون روحالقدس که در تمام زندگی، همراه شماست، شما رو حمایت میکنه؛ تشویق میکنه، مشورت میده و در راه رسیدن به خداوند عیسی مسیح، به شما راهنمایی میکنه.
بهش فکر کنین. میدونین، خیلی وقتها در زندگی مسیحی، ما بیشتر نگران این هستیم که روحالقدس در درون ما چه کاری میکنه. و زمانیکه به کلیسا در قرن گذشته، نگاه میکنیم، اون جنبه از روحالقدس که مردم خیلی بهش علاقه نشون دادن، کارهایی بوده که روحالقدس در درون من و ازطریق من بهانجام رسونده. برای همینه که عرض میکنم روحالقدس حقیقتاً، یک شخص ورای شناخت و درک بشری هست؛ اون فقط یک قدرت نیست که کارهای قدرتمندانه انجام میده، بلکه یک شخص هست.
و مهمّترین نکته درمورد شخص روحالقدس و تمام کارهایی که در سرتاسر تاریخ دنیا انجام داده، اینه که در تمام دوران و بستر خدمت و کار خداوند عیسی مسیح، همراه اون بوده. اون یک همراه همیشگی عیسی بوده. حتّی میتونیم بهجرأت بگیم که روحالقدس، بهترین دوست عیسی بوده.
حالا میخوام باهم کمی اینو بیشتر باز کنیم و این، برامون مقداری زمان میبره؛ امّا فکر میکنم اهمیّت داره، چراکه این جنبهای از کار و خدمت روحالقدس هست که ما همیشه بهاندازهی کافی بهش فکر و توجّه نمیکنیم. یعنی روحالقدس و رابطهاش با عیسی خداوند. یعنی پدر چهطور ازطریق زندگی خداوند عیسی و در همراهی با روحالقدس، کار کرده. و در انجیلها، چهار نکته هست که درواقع در 33 سال زندگی و خدمت عیسی، اینا نمایان میشن.
اوّل از همه، در تولّد و کودکی عیسی. دوّم در آغاز مأموریّت و خدمت عمومی عیسی. سوّم درخلال این کار و خدمت همگانی عیسی. و چهارم، در کار، در مهربانی، در رستاخیز، در صعود و در عطا کردن روحالقدس توسّط عیسی. میخوام باهم کمی روی هرکدوم از این جنبهها وقت صرف کنیم و این ما رو به درس و مطالعهی بعدی میبره و ما رو به خودش علاقهمند میکنه.
پس با دوران نوزادی و کودکی عیسی خداوند، شروع کنیم. نقش روحالقدس در دوران نوزادی و کودکی عیسی خداوند چیه؟ خب، لوقا به ما میگه، اینطور نیست؟ در انجیل لوقا 1: 31 و 1: 35، میخونیم که کار روحالقدس از همون آغاز با زندگی و جنبهی بشری عیسی خداوند، گره خورده بود.
جبرائیل فرشته، پیش مریم باکره میاد و بهش میگه: "و اینک، حامله شده، پسری خواهی زایید و او را عیسی خواهی نامید. او بزرگ خواهد بود و به پسر حضرت اعلاء، مسمّی شود، و خداوند خدا تخت پدرش داود را بدو عطا خواهد فرمود. و او بر خاندان یعقوب تا به ابد پادشاهی خواهد کرد و سلطنت او را نهایت نخواهد بود." آیات 31 تا 33. این چهطور قراره اتّفاق بیفته؟
پاسخ در آیهی 35 هست: "روحالقدس بر تو خواهد آمد و قوّت حضرت اعلاء بر تو سایه خواهد افکند..." خیلی حرف توی این آیه هست، اینطور نیست؟ این آخرینبار هست که روحالقدس، بر زنی نازل میشه تا اون زن بتونه باردار بشه. معجزه در اینجا اینه که این یک زن نازا نیست، بلکه یک دختر باکره و بدون شوهر و رابطهی زناشویی هست.
ولی به لحن و ادبیّات مورد استفادهی جبرائیل فرشته توجّه کنین که لوقا ثبت میکنه. "روحالقدس بر تو خواهد آمد و قوّت حضرت اعلاء بر تو سایه خواهد افکند...". احتمالاً این چیزی رو بهیاد شما نمیاره؟ بله، کتاب پیدایش 1: 2. روحالقدس بر تاریکی تودهی اوّلیهای که آفریده شده بود، حرکت میکرد.
حالا، روحالقدس بر ظلمت رَحِم مریم باکره، نازل میشه. جالب اینه که روحالقدس شاید برجستهترین کارش رو جایی انجام میده که با اینکه چشم دارن، ولی هرگز نمیتونن ببینن. یعنی در آفرینش و در رَحِم قرار گرفتن خداوند عیسی. در رستاخیز خداوند عیسی. در تولّد تازهی هر فرد.
روحالقدس، دوست داره کارش رو در نهان و دور از چشم، انجام بده. این بخشی از فروتنی و بخشی از تواضع روحالقدس هست. ولی میبینین اینجا چهکار میکنه؟ اون خلقتی تازه رو میاره، کار روحالقدس، اینه. در نخستین آفرینش، اون نظم رو از بینظمی، بهوجود آورد و پُری رو از پوچی، و حالا هم به دنیای آشفتهای میاد که هیچ ظرفیّتی برای نجات خودش نداره، به دنیایی میاد که خالی هست و قدرت نداره تا برای کفّارهی خودش، هیچ کاری بکنه، به باکرهای نازل میشه که هیچ ظرفیّتی برای تولّد منجی در خودش نداره.
و کاری که اون میکنه اینه که بر اون خلقت کهنه نازل میشه، یعنی اون انسانیّتی که در مریم باکره یافت میشه. و در درون انسانیّت مریم و زن بودنش، روحالقدس میاد و لقاح پسر خدا رو قرار میده، او که بدون گناه است و قراره نجاتدهندهی دنیا بشه. ولی بهنظر من، یک بازتاب از یک چیز دیگری هم در اینجا هست. یعنی روحالقدس، نهتنها بر روی آبها در آفرینش نخستین، حرکت میکنه، بلکه ابر جلال شِکیناه، یعنی حضور روحالقدس، بر مریم باکره هم نزول میکنه تا اعلام کنه که این، شخصی هست که قراره خروج و رهایی راستین و واقعی رو بیاره، نهتنها وارستگی از اسارت و بیثمری جسمانی، بلکه همچنین رهایی و آزادی از اسارت و نازایی روحانی رو هم مهیّا میکنه.
و بنابراین؛ نباید این موضوع، ما رو شگفتزده کنه وقتیکه عیسی نخستین موعظهی خودش رو انجام داد و وارد نخستین عرصهی خدمت عمومی خودش شد. این دقیقاً همون چیزی بود که عیسی بهش برای مخاطبینش، اشاره میکرد. پس درست از همون لحظهی آغاز زندگی و قرار گرفتن عیسی در رحم مریم، روحالقدس، حاضر و فعّال بود. روحالقدس از همون زمانی که خداوند عیسی یک نطفه بود، همراهش بود
گاهی وقتی دارم رانندگی میکنم، چیزی رو روی تابلوهای تبلیغاتی میبینم. یک تصویر باشکوه از یک جنین در رحم و کلمات جالبی که کنار تصویر، نوشته شدن و میگن: «آیا میدونی قلب من پساز 18 روز، شروع به تپیدن میکنه؟» این عالیه. ولی پیشاز این 18 روز، و پیشاز اینکه قلب عیسی که اونجا یک جنین بود، شروع به تپش کنه، روحالقدس همراه عیسی حاضر بوده.
این چیزی هست که ما رو به پرستش خدا، هدایت میکنه. درست میگم؟ و البتّه ما رو به فکر هم فرو میبره. یک لحظه بهش فکر کنین و بعد به موضوع برگردیم. این روحالقدس که به من عطا شده، همون روحالقدس هست که در رحم مریم باکره، کار میکرده و عیسی خداوند رو درنهایت صمیمیّت، میشناسه. ولی اجازه بدین کمی جلوتر بریم، مثلاً 12 سال بعدش، و به نقلقولهای پایان فصل 2 انجیل لوقا بپردازیم.
اون رویداد رو بهخاطر دارین؟ عیسی در پرستشگاه هست و مادر و پدرش، رفتن. پدرش فکر میکنه اون باید همراه زنان همسفر باشه و از اون طرف، مریم هم فکر میکنه که عیسی همراه مردان همسفر هست. اونا دور شدن و ناگهان متوجّه میشن عیسی با هیچکدومشون نیست. پس کجاست؟ با دستپاچگی و هراسان به اورشلیم برمیگردن و میرن همهجا رو میگردن.
آخرین جایی که به ذهنشون میرسه که بگردن، پرستشگاه هست. همهی ما با این رفتار آشنایی داریم. منظورم کاری هست که مریم کرد. همهی خانوادهها همینطور هستن، مگه نه؟ مادرها توی این شرائط میگن: «پسر، چرا ما رو ترسوندی؟! من و بابات، با نگرانی همهجا رو دنبالت گشتیم!» مریم هم مثل هر مادری، از گم شدن فرزندش، دچار وحشت شدید شده بود.
بعدش عیسی یک چیزی میگه که همیشه برای من خیلی جذّابیّت داره، شاید چون این مثل یک معمّا برای پژوهشگران هست. اونا واقعاً نمیدونن این گفتهی عیسی چهطور تفسیر کنن. عیسی به مادر و پدرش گفت: "از بهر چه مرا طلب میکردید، مگر ندانستهاید که باید من در امور پدر خود باشم؟" من خودم رو یک پسر بچهی 12 ساله تصوّر میکنم که رفتم یک جایی و پدر و مادرم، یکساعت هست که دارن همهجا رو دنبالم میگردن. بعد منو پیدا میکنن و مامانم با حالتی از ترس شدید، که البتّه هیچوقت هم اینطور نبود، بهم میگه: «سینکلر، باز کجا غیبت زده بود؟!» منم بهش میگفتم: «شما که میدونین من کجا بودم!» شاید اون زمان نمیتونستم تمام روز رو یکجا بنشینم. امّا چرا اینطوریه؟ خب حالا پرسش، همینه و واقعاً مثل یک معمّاست، درست میگم؟
چرا نمیتونیم بگیم عیسی یک بچهی سرکش و نافرمان هست، وقتی به والدینش میگه: "از بهر چه مرا طلب میکردید، مگر ندانستهاید که باید من در امور پدر خود باشم؟" فکر میکنم نباید دربارهی این موضوع، جزماندیش باشیم، بهنظر من، دلیل باید این باشه که این پدر و مادر عیسی بودن که بهش آموخته بودن جایی که باید چهرهی خدا رو ببینه، در پرستشگاه هست. یادتون هست در مزمور 27، خدا به پرستندگان خودش میگه: «روی مرا بهطلبید...»
عیسی دوست داشت در پرستشگاه باشه. میگه: «خداوندا، من روی تو رو میطلبم.» من فکر میکنم عیسی خیلی محترمانه با والدینش حرف میزد و شاید بهویژه با مادرش و بهش اینطور گفت: «مادر جان، شما که از کار روحالقدس در زندگی من آگاه هستین و شما میدونین که برترین کاری که روحالقدس، انجام میده، اینه که چهرهی پدر آسمانی رو آشکار کنه و از این لحاظ، شما باید میدونستین که من کجا هستم.» و بعد، لوقا تقریباً بدون اینکه مستقیماً به روحالقدس؛ اشاره کنه، روشن میکنه که روحالقدس، بر خداوند عیسی بود، چون در آیهی 52 میگه: "و عیسی در حکمت و قامت و رضامندی نزد خدا و مردم ترقّی میکرد." فهم این اصطلاحات، زیاد هم آسون نیست که عیسی در این سه ویژگی رشد میکرد. خب، همهی ماها میدونیم که مردم از عیسی رضایت داشتن. ولی رشد در رضایت ازطرف خدا، چیه؟ این چهطور ممکنه؟ چون درواقع، این نکتهی اساسی کلّ داستان هست که یک پسر بچهی دوازده ساله، قدم به قدم زندگی رو همراه با روحالقدس راه میرفت که اون بهش حکمت میبخشید. عیسی داشت پیشگویی اشعیاء را تحقّق میبخشید که وقتی منجی بیاد، یکی از نشانههای زندگی نجاتدهنده اینه که حکمت خدا همراهش هست. بهنظرم یکی از شیرینترین روشهای توصیف رابطهی بین خداوند عیسی و روحالقدس، تصویری هست که یوحنّا بعدها به ما ارائه میکنه و شرح میده که عیسی میگه روحالقدس، تسلّیدهنده و پاراکلیت و شفیق و حامی و راهنما و دوست هست.
پس از همون آغاز زندگی عیسی، و در سراسر دوران نوزادی و کودکی، خداوند عیسی همیشه با روحالقدس همگام و همراه بود و روحالقدس داشت به زندگی عیسی درمقام نزدیکترین و عزیزترین همراه و یار خودش، شکل و سامان میداد. پس این نخستین مرحله هست. دوّمین مرحلهی رابطهی روحالقدس با خداوند عیسی، در تعمید آب عیسی و بعدش هم در وسوسه شدنهای اون دیده میشه.
یادتون هست که در انجیل لوقا فصل 4 به ما گفته شده: "امّا عیسی پُر از روحالقدس بوده، از اُردُن مراجعت کرد و روح او را به بیابان برد." این تجربه، 40 روز طول کشید و آیا این خیلی بهیاد ماندنی نیست؟ لوقا به ما میگه که در تعمید عیسی، اون پر از روحالقدس شد و بعد در وسوسههایی که شد، بهوسیلهی روحالقدس، راهنمایی و هدایت میشد. و چیزی که نیاز داریم درک کنیم، اینه که تعمید و وسوسه شدنهای عیسی، کار بیهمتای روحالقدس در زندگی عیسی هستن.
ما بهطور معمول نمیگیم که روحالقدس ما رو به وسوسهها هدایت میکنه. اینو میگیم که روحالقدس ما رو یاری میکنه که از وسوسهها پرهیز کنیم و دور باشیم. پس پرسش مهمّ اینه که: «این چه کاری هست که روحالقدس داره در زندگی و خدمت روحانی عیسی انجام میده؟» عیسی پساز تعمید آب، بهوسیلهی روحالقدس، به بیابان؛ هدایت میشه تا اونجا توسّط شیطان؛ وسوسه بشه. و بعدش پساز وسوسهها، عیسی با قوّت روحالقدس برمیگرده تا انجیل رو موعظه کنه و مردان و زنان رو آزادی ببخشه.
ولی چیزی باقی میمونه که باید در درس بعدی باهم ادامه بدیم و بهش بپردازیم. بیایین باهم دعا کنیم. «پدر آسمانی، ما از تو سپاسگزاریم که روحالقدس رو به خداوند عیسی مسیح عطا فرمودی. در شگفت هستیم که روحالقدس در لقاح و در سراسر زندگی زمینی منجی ما همراهش بود. و تو رو شکر میکنیم ای روحالقدس که منجی پرجلال ما رو همراهی و راهنمایی میفرمودی و دعا میکنیم که ازطریق کلامت، ما رو هرچه بیشتر درمورد خودت تعلیم بدی. در نام عیسی دعا میکنیم. آمین.»