
آیا عیسی میتوانست گناه کند؟
10 دسامبر 2024
ارادهی خدا برای زندگی من چیست؟
17 دسامبر 2024اهمیت بهکارگیری مثالها در موعظه

ما به مهارتها اعتماد و اتکا نمیکنیم، اما مارتین لوتر آموزش برخی اصول ارتباطی که آنها را مهم میدانست، نادیده نمیگرفت. واعظان میتوانند چیزهایی دربارهی چگونگی ساخت و ارائهی یک موعظه و انتقال مؤثر پیام از منبر بیاموزند.
لوتر همچنین بر این باور بود که ساختار وجود انسان، سرنخی مهم برای موعظه است. خدا ما را به صورت خود آفریده و به ما ذهن بخشیده است. بنابراین، موعظه خطاب به ذهن است، اما صرفاً انتقال اطلاعات نیست، موعظه شامل تذکر و تشویق نیز میشود. به عبارتی، موعظه ارادهی افراد را مورد خطاب قرار داده و آنها را به تغییر دعوت میکند. ما آنها را فرامیخوانیم تا بر اساس درک خود عمل کنند. در واقع، هدف رسیدن به قلب است، اما راه رسیدن به قلب از طریق ذهن میگذرد. به همین دلیل است که لوتر میگفت آموزش در دانشگاه الهیات با موعظه از منبر تفاوت دارد. او تأکید داشت که در صبحهای یکشنبه، موعظههای خود را به زبانی ساده و قابل فهم برای کودکان در جماعت بیان کند تا همه بتوانند آن را درک کنند. موعظه نباید تمرینی در تفکری غیر عملی باشد. آنچه بیشترین تأثیر را بر مردم میگذارد، مثالهای ملموس است. برای لوتر، سه اصل مهم در ارتباطات عمومی عبارت بودند از: «مثال، مثال و مثال.» او واعظان را به استفاده از تصاویر و روایتهای ملموس تشویق میکرد. او توصیه میکرد که هنگام موعظه دربارهی آموزههای غیر علمی، واعظ روایتی از کتابمقدس بیابد که آن حقیقت را منتقل کند. هدف این بود که مفاهیم غیر عملی را از طریق اموری ملموس و عینی، برای مخاطبان قابل فهم سازد.
یک خادم موظف است کلام خدا را انتقال دهد، نه چیزی کمتر و نه چیزی فراتر.
این دقیقاً همان شیوهای بود که عیسی در موعظههای خود به کار میبرد. وقتی کسی نزد او آمد و پرسید: «همسایهی من کیست؟» عیسی با داستانی ملموس پاسخ داد. او گفت: «مردی که از اورشلیم بهسویِ اریحا میرفت به دستهای دزدان افتاد...» (لوقا ۱۰: ۲۹-۳۰). عیسی به جای یک پاسخ غیر عملی یا نظری، مَثَل سامری نیکو را بیان کرد تا پیام خود را به روشی ملموس منتقل کند.
جاناتان ادواردز، واعظ مشهور، موعظهی خود با عنوان «گناهکاران در دستان خدایی خشمگین» را در انفیلد، کانتیکت ایراد کرد. او این موعظه را با صدایی یکنواخت و از روی دستنوشتهای خواند، اما تصاویر ملموس و حتی گرافیکی به کار برد. بهعنوان مثال، او گفت: «خدا شما را بر فراز گودال جهنم نگه داشته است، همانطور که کسی عنکبوت یا حشرهای نفرتانگیز را بر فراز آتش نگه میدارد.» او همچنین گفت: «کمان غضب خدا خم شده است و تیر بر زه آماده است.» و ادامه داد: «شما از یک رشتهی باریک آویزان هستید، در حالی که شعلههای غضب الهی اطراف آن را فرا گرفته است.» ادواردز بهخوبی میدانست که هرچه تصویر گرافیکیتر باشد، احتمال به یاد ماندن پیام در ذهن مخاطبان بیشتر میشود.
لوتر نیز همین را تأکید داشت. او مهارتها را جایگزین محتوا نمیکرد، بلکه معتقد بود که محتوای کلام خدا باید به شیوهای ساده، واضح و با استفاده از تصاویر ملموس به مردم منتقل شود. این هدف نهایی برای لوتر بود، یک خادم موظف است کلام خدا را انتقال دهد، نه چیزی کمتر و نه چیزی فراتر. به این ترتیب، یک واعظ قوم خدا را تعلیم میدهد.
پیشتر در کتاب "گوسفندان مرا خوراک دهید: دعوتی پرشور برای موعظه" از خدمات لیگونیر به چاپ رسیده است.
این مقاله در وبسایت لیگونیر منتشر شده است.