درس ۹: برگزیدگی و رد کردن - خدمات لیگونیر
درس ۱۰: خواندگی ثمربخش
18 ژانویه 2021
درس ۸: فیض عام
20 ژانویه 2021
درس ۱۰: خواندگی ثمربخش
18 ژانویه 2021
درس ۸: فیض عام
20 ژانویه 2021

درس ۹: برگزیدگی و رد کردن

وقتی داستان کریسمس هر سال از انجیل لوقا خونده میشه، این کلمات رو از باب دوم می‌شنویم: "و در آن ایام حکمی از اوغسطس قیصرصادر گشت که تمام ربع مسکون را اسم نویسی کنند." و این جزئیات تاریخی کوچیک که لوقا در روایتش از تولد عیسی برای ما فراهم می‌کنه، توجه رو به سوی اقتدار اوغسطس قیصر جلب می‌کنه که یکی از قدرتمندترین حکمرانان دنیای باستان بود.

و وقتی حکمرانی مثل قیصر فرمان امپراطوری رو صادر می‌کنه، این فرمان بر همه‌ی کسانی که تحت سلطه‌ی روم هستند، تحمیل میشه و باید اطاعت بشه. و لوقا به ما می‌گه چون این حکم از طرف امپراطور صادر شد، این دلیل تاریخی تولد عیسی در بیت لحم یهودیه بود.

اما وقتی بقیه‌ی داستان رو می‌خونیم، متوجه میشیم که اوغسطس قیصر نمی‌تونست فکرش رو بکنه که صدور فرمان در تاریخ بشر منجر به تولد عیسی در بیت لحم میشه، که از ازل خداوند خدای قادر مطلق حکمی رو صادر کرده بود که مسیح در بیت لحم متولد بشه.

و وقتی به آموزه‌ی مشیت الهی نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که همیشه حکم خدای قادر مطلق، برتر و فراتر از حکم پادشاهان و امپراطوران این دنیاست. و وقتی به الهیات نگاه می‌کنیم، یکی از چیزهایی که مورد توجه قرار می‌دهیم، موضوع کلی احکام الهی هست، چون می دونیم خدا حاکم مطلقه.

و حاکمیت مطلقش مربوط به اقتدار و حاکمیتش بر همه‌ی چیزهایی هست که او میسازه. این که خدا بر جهان حکمرانی می‌کنه. خداوند خدای قادر مطلق سلطنت می‌کنه. و وقتی حکمی رو بر اساس تدبیر و نقشه‌ی ابدی‌اش صادر می‌کنه، این حکم باید اجرا بشه.

حالا، ما در کتاب‌مقدس به جوانب بسیاری از احکام ابدی خدا توجه می‌کنیم. اما یکی از احکام که بحث‌ها و گفتگوها و حیرت زیادی ایجاد می‌کنه، مربوط به احکامی هست که به نقشه‌ی نجات او اشاره می‌کنند؛ عمدتاً در رابطه با حکم برگزیدگی. و اونجاست که روبرو می‌شیم با آموزه‌ای سخت که بهش میگن آموزه‌ی از پیش برگزیدگی.

و به نظرم این کلمه‌ی کوچکِ "از پیش برگزیدگی"، مباحثات الهیاتی زیادی رو بیش از هر کلمه‌ی دیگه در کتاب‌مقدس ایجاد می‌کنه. پس بیایید یک لحظه بهش نگاه کنیم. از پیش برگزیدگی. حالا، همه‌ی ما می دونیم که مقصد چیه. وقتی راهی سفر میشیم، هدفی داریم که به کجا میریم، جایی که امیدواریم بهش برسیم و به سلامت به اونجا برسیم. و ما این هدف رو مقصدمون می نامیم، مکانی که به طرفش میریم.

گاهی اوقات درباره‌ی سرنوشتمون صحبت می‌کنیم. مردم گاهی اوقات مثل بت پرست‌ها به سرنوشت اشاره می کنند و درباره‌ی تقدیر صحبت می کنند که هیچ ارتباطی با مفهوم سرنوشت کتاب‌مقدسی نداره. سرنوشت مربوط به نقطه‌ی نهایی هست که ما به طرفش میریم، یعنی از ازل توسط خدای قادر مطلق حکم شده. پس در این مسأله‌ی مقصد یا سرنوشت، بر اساس کتاب‌مقدس، پیشوند "از پیش" رو اضافه می‌کنیم، که یعنی از قبل یا پیشاپیش.

پس کتاب‌مقدس درباره‌ی جوانبی صحبت می‌کنه که خدا از ازل سرنوشت یا مقصدی رو برای قومش حکم کرده. اگه ما مثلاً به سراغ نامه‌ی پولس به افسسیان بریم، در باب اول، این بیانیه رو در آیه‌ی سه می‌خونیم: "متبارک باد خدا و پدر خداوند ما عیسی مسیح که ما را مبارک ساخت به هر برکت روحانی در جای‌های آسمانی در مسیح. چنان که ما را پیش از بنیاد عالم در او برگزید تا در حضور او در محبت مقدس و بی‌عیب باشیم.

که ما را از قبل تعیین نمود تا او را پسرخوانده شویم به وساطت عیسی مسیح برحسب خشنودی اراده‌ی خود، برای ستایش جلال فیض خود که ما را به آن مستفیض گردانید در آن حبیب.» حالا جوانب متعددی در این بخشه که می خوام به طور مختصر توجهتون رو بهش جلب کنم.

اول از همه، وقتی پولس این جا ایده‌ی از پیش برگزیدگی و برگزیدگی رو مطرح می‌کنه، سه بار درباره‌ی برکت یا متبارک بودن صحبت می‌کنه. برای پولس رسول، ایده‌ی از پیش برگزیدگی الهی مفهومی نبود که بی‌رحمانه یا به طور منفی بهش بپردازه، یا اون رو به عنوان لعنتی بر الهیات نمی دید، بلکه برای این رسول، ایده‌ی از پیش برگزیدگی الهی، حسی از خوشحالی، جلال دادن خدا و تقدیر عظیم و فراوان رو برمی‌انگیخت.

به عبارت دیگه، پولس رسول آموزه‌ی از پیش برگزیدگی رو به عنوان برکت در نظر گرفت. برکتی که باید حس تقدیر عمیق و ستایش رو در ما ایجاد کنه. و در الهیات اصلاحات، وقتی درباره‌ی آموزه‌ی از پیش برگزیدگی صحبت می‌کنیم، غالباً از زبانی استفاده می‌کنیم که به طور متداول آموزه‌ی فیض می‌نامیم.

چون شاید در از پیش برگزیدگی، بیش از هر آموزه‌ی دیگه، با عمق و غنای رحمت و فیض خدای قادر مطلق مواجه میشیم. اگه تفکرمون رو درباره‌ی از پیش برگزیدگی خلاصه کنیم و از پیش زمینه‌ی متبارک بودن جدا کنیم، در این صورت معتقدم که چالش بی‌پایانی خواهیم داشت.

پیش از این که ادامه بدیم، این رو اضافه کنم که کَلوین که غالباً به عنوان پادشاه موافقان از پیش برگزیدگی در نظر گرفته میشد، همیشه می‌گفت آموزه‌ی از پیش برگزیدگی، یکی از آموزه‌های بسیار رازآلود در کتاب‌مقدسه که باید با مراقبت و فروتنی زیاد باهاش برخورد بشه، چون می‌تونه به راحتی مورد سوء‌تفاهم قرار بگیره و طوری خدشه دار بشه که به راستی خدا سایه بندازه و کاری کنه که خدا ظالمی دیده بشه که با مخلوقاتش بازی می‌کنه؛ و در زمینه نجاتمون تاس می‌ندازه.

و چنین خدشه‌ای اون‌قدر زیاده که هر رفتار اعتدال آمیزی در این آموزه، نیازمند سخت کوشی زیاده. در واقع، من تقریباً از این که فقط در یک سخنرانی کوتاه بهش رسیدگی کنم ‌ بیزارم. برای همین کتاب کاملی در این مورد نوشتم که اسمش "برگزیده‌ی خدا" هست تا بتونم برای یک شخص  عادی، تفاوت‌های ظریف این آموزه رو بررسی کنم.

و اگه شما با این کشمکش دارید، اجازه بدید بگم که تنها نیستید. از طرف دیگه، این آموزه‌ای هست که معتقدم ارزش کشمکش رو داره، چون به نظرم هر چه بیشتر اونو بررسی کنیم، بیشتر شکوه خدا و شیرینی فیض و رحمتش رو می‌بینیم. حالا، چیز دیگه‌ای که می‌خوام قبل از ادامه‌ی این مطلب بگم، اینه که اگه می‌خوایم در الهیاتمون مطابق کتاب‌مقدس عمل کنیم، باید آموزه‌ی از پیش برگزیدگی رو تا حدودی داشته باشیم، چون کتاب‌مقدس مفهوم از پیش برگزیدگی رو مطرح می‌کنه، نه کلوین یا لوتر یا آگوستین.

و من می‌تونم به طور گذرا بگم چیزی در آموزه‌ی از پیش برگزیدگی کَلوین نیست که اول در آموزه‌ی لوتر نباشه و چیزی در آموزه‌ی از پیش برگزیدگی لوتر نیست که اول در آموزه‌ی آگوستین نباشه، و به نظرم به درستی می‌تونیم بگیم چیزی در آموزه‌ی از پیش برگزیدگی آگوستین نیست که اول در آموزه‌ی پولس نباشه! پس ما درمی‌یابیم که ریشه‌ی این آموزه در الهیدانان تاریخ کلیسا نیست، بلکه در خودِ کتاب‌مقدسه که صریحاً این مفهوم از پیش برگزیدگی رو بیان می‌کنه.

دوباره، پولس این جا می‌گه ما با هر برکت روحانی در جای‌های آسمانی در مسیح برکت یافتیم، چنان که ما را پیش از بنیاد عالم در او برگزید. این از پیش برگزیدگی که پولس این جا بهش اشاره می‌کنه، مربوط به برگزیدگی هست. برگزیدگی و از پیش برگزیدگی، مترادف نیستند.

اون‌ها هم معنی نیستند، اگرچه ارتباط نزدیکی با هم دارند. از پیش برگزیدگی مربوط به احکام خدا درباره‌ی هر چیزی هست که از ازل حکم می‌کنه. یک نوع خاصِ از پیش برگزیدگی، برگزیدگی هست که مربوط به اینه که خدا افراد خاصی رو در مسیح انتخاب می‌کنه که در خانواده‌ی خدا پذیرفته بشن، یا به اصطلاح ساده: نجات بیابند.

و ایده‌ی کتاب‌مقدسی اینه که خدا از ازل نقشه‌ی نجات رو کشیده که در اون از ازل، انسان‌ها رو انتخاب کرده، انسان‌ها رو برگزیده که در خانواده‌اش پذیرفته بشن. حالا دوباره، تقریباً همه‌ی کسانی که با آموزه‌ی از پیش برگزیدگی و احکام ازلی سروکار دارند.  موافق خواهند بود که برگزیدگی برای نجاته و برگزیدگی در مسیحه.

مخالفت یا مشاجره‌ی زیادی در این مورد نیست. این دو مسأله که در رابطه با از پیش برگزیدگی ایجاد میشه و بحث برانگیزترین موضوعات هستند، مربوط به این دو سؤاله. اول از همه، آیا یک جنبه‌ی معکوس در برگزیدگی هست، چیزی که الهیدانان "رد کردن" می‌نامند که مربوط به جنبه‌ی منفی احکام خداست.

و سؤال ساده اینه: اگه خدا از ازل حکم می‌کنه که برخی توسط خدا برگزیده یا انتخاب شدند که نجات بیابند، آیا به این معنا نیست که برخی برای نجات برگزیده نشدند و بنابراین آیا از ازل جایگاهی برای برگزیده نشدگان بوده افرادی که می‌تونیم رد شده‌ها بخوانیم؟ و این سؤال رو ایجاد می‌کنه که آیا از پیش برگزیدگی، دوگانه هست. من چند دقیقه دیگه به این موضوع برمی‌گردم.

سؤال دیگه که بسیار بحث برانگیزه، اینه که پایه و اساس خدا در انتخاب مردم برای نجات چیه؟ اما، احتمالاً یکی از معروفترین نسخه‌های از پیش برگزیدگی، دیدگاه پیش‌دانی نامیده میشه یا دیدگاه پیش دانی از پیش برگزیدگی.

و کلمه‌ی "پیش دانی" همون‌طور که می دونید، کلمه‌ی "علم" در اون هست، که از کلمه‌ی لاتین برای دانش میاد و دوباره، پیشوند "پیش"، یعنی از قبل یا پیشاپیش. دیدگاه پیش دانی یعنی برگزیدگی خدا، نهایتاً بر اساس دانش پیشین او درباره‌ی اینه که مردم چه کار خواهند کرد یا چه کار نخواهند کرد.

یعنی خدا از ازل به راهروی زمان نگاه کرده و چون عالِم مطلقه، پیشاپیش میدونه کی مسیح رو میپذیره و کی اون را رد می‌کنه. و بر اساس همین دانشِ قبلی، خدا میاد و کسانی که میدونه تصمیم درست میگیرند و انتخاب درست می کنند انتخاب می‌کنه. پس اصل مطلب اینه که خدا ما رو بر اساس آگاهی‌اش درباره‌ی این که ما او رو انتخاب خواهیم کرد، انتخاب می‌کنه.

خوب این دیدگاه متداولی درباره‌ی از پیش برگزیدگی هست. اما به نظرم آموزه‌ی کتاب‌مقدسی از پیش برگزیدگی رو توضیح نمیده. اتفاقا باید راحت بگم که آموزه‌ی کتاب‌مقدسی از پیش برگزیدگی رو انکار می‌کنه، چون اونطور که من از کتاب‌مقدس فهمیدم، چیزی که کلام خدا می‌گه اینه که ما او رو انتخاب میکنیم، چون اول او ما رو انتخاب کرد.

و اینکه مبنای از پیش برگزیدگی فقط بر اساس خشنودی اراده‌ی خداست. همون‌طور که پولس این جا در افسسیان می‌گه: "ما را از قبل تعیین نمود تا او را پسر خوانده شویم به وساطت عیسی مسیح برحسب خشنودی اراده خود، برای ستایش جلال فیض خود."

حالا در مجموعه‌های کتاب‌مقدسی‌مون، "از خاک به جلال"، در مرور کتاب‌مقدس، من اونجا داستان کوتاهی رو درباره‌ی نوه‌ی کوچکم مطرح کردم که وقتی پرسش و پاسخ‌های کودکان رو یاد می‌گرفت، یکی از سؤالاتی که ازش پرسیده شده این بود که "چرا خدا این کارها رو می‌کنه؟" و جوابی که با زبان کودکانه داد، این بود: "برای جلالش." خدا این کارها رو  برای جلال خودش می‌کنه.

اما هدف، هدف نهایی احکام خدا برای جلال خداست. نه برای این که ما رو جلال بده، بلکه برای جلال خودش. و تصمیمات و انتخاب‌های او در نقشه‌ی نجاتش بر اساس خشنودی اراده‌اش هست. حالا مخالفت طبیعی که در این مقطع می‌شنوید، اینه که میگن: "خُب، این یعنی خدا دل به خواهی عمل می‌کنه.

اگه دلیل این که او یک نفر رو بر دیگری ترجیح میده بر اساس اون افراد نیست، پس آیا به این معنا نیست که خدا از روی میل و هوس و ظالمه و دل به خواهی عمل می‌کنه؟ " نه، کتاب‌مقدس می‌گه پایه‌ی انتخاب او بر اساس اراده و خشنودی اونه.

اما ما متوجه میشیم که به خاطر خشنودی اوست، چون چیزی به عنوان عدم خشنودی در اراده‌ی خدا نیست. خدا هر انتخابی که می‌کنه، انتخابش بر پایه‌ی عدالت درونی اوست. شخصیت او که قبلاً بهش پرداختیم. نیکویی خودش. خداوند برای انتخاب بدی دانایی نداره. خدا دانشی برای انجام اعمال شریرانه نداره.

پس پولس خدا رو به خاطر نقشه‌ی نجاتی که اجرا می‌کنه، ستایش می‌کنه، نقشه‌ای که بر اساس اراده‌ی خداست، بر اساس خوشی اراده‌ی او و خشنودی اراده‌ی او. حالا چیزی که پولس این جا در افسسیان بهش اشاره می‌کنه، به طور کاملتر در رساله‌اش به رومیان اونو گسترش میده، مخصوصاً در رومیان باب 8 و 9.

اما به خاطر محدودیت زمان، به طور مختصر و ساده فقط به باب ۹ می پردازیم. در باب 9 آیه‌ی 10، پولس این کلمات رو مینویسه: "نه این فقط، بلکه رفقه نیز چون از یک شخص یعنی از پدر ما اسحاق حامله شد، زیرا هنگامی که هنوز تولد نیافته بودند و عملی نیک یا بد نکرده، تا اراده خدا برحسب اختیار ثابت شود نه از اعمال بلکه از دعوت کننده.

بدو گفته شد که «بزرگ‌تر کوچک‌تر را بندگی خواهد نمود.» چنان که مکتوب است: «یعقوب را دوست داشتم اما عیسو را دشمن.» حالا، پولس این جا می‌گه از ازل خدا تصمیم می‌گیره یعقوب رو نجات بده و عیسو رو نجات نده، این‌ها از یک خانواده بودند، در واقع دوقلو بودند.

اون‌ها در رَحِم با هم بودند. و خدا پیش از تولدشون، پیش از این که کار خوب یا بدی کرده باشند، اعلام کرد که محبت خیرخواهانه و رضامندی خودش رو به یکیشون میده و از دیگری دریغ می‌کنه. و بعد در ادامه در آیه‌ی 14 این‌طور می‌گه: "پس چه گوییم؟ آیا نزد خدا بی‌انصافی است؟"

حالا این نکته‌ی مهمی هست که پولس این جا بیان می‌کنه، چون کسانی که آموزه‌ی از پیش برگزیدگی‌ رو در اصل بر اساس انتخاب انسانی می‌دونن، این نظریه رو بیان کرده و میگن: "خُب، خدا بر این اساس انتخاب می‌کنه که میدونه کی اونو انتخاب خواهد کرد،" هیچ کس تا حالا با این آموزه مخالفت نکرده که بگه، این چیز ناعادلانه ای رو درباره‌ی خدا مطرح می‌کنه.

فقط وقتی از پیش برگزیدگی رو به عنوان چیزی که واقعاً در حاکمیت الهی و خشنودی او ریشه داره، درک می‌کنید، این سؤال درباره‌ی عدالت خدا ایجاد میشه. و این که پولس بلافاصله این مخالفت رو پیش بینی می‌کنه، مخالفتی که هر الهیدان ریفورمد هزاران بار شنیده، این منو تسلی میده که ما حرف این رسول رو اینجا درست درک می‌کنیم، چون او این سؤال رو خودش به طور بدیهی مطرح می‌کنه.

آیا نزد خدا بی انصافی است؟ و پاسخش چیه؟ "حاشا!" "به هیچ عنوان!" "خدا نکنه!"، این‌ها ترجمه‌های مختلف پاسخ اوست. و بعد می‌گه، او تعلیم عهدعتیق رو برای ما یادآوری می‌کنه: "زیرا به موسی می‌گوید: «رحم خواهم فرمود بر هرکه رحم کنم و رافت خواهم نمود بر هرکه رافت نمایم.»

او به ما یادآوری می‌کنه که این امتیاز الهی و حاکمیت اوست که فیض و رحمتش رو هر طور می خواد توزیع کنه. حالا یادتونه وقتی درباره‌ی صفات انتقال پذیر خدا صحبت می‌کردم، درباره‌ی عدالت خدا صحبت کردم، و درباره‌ی هر چیزی که خارج از مقوله‌ی عدالته، بی عدالتی محسوب میشه.

و من این بالا روی تخته سیاه، چند تا دایره گذاشتم و درباره‌ی این صحبت کردم که چیزی که خارج از مشخصه‌ی عدالته، رحمته، اما بی عدالتی هم هست. بی عدالتی بَده، رحمت، بد نیست. و وقتی خدا نسل سقوط کرده‌ی بشر رو که منحرف شدند و برعلیه او طغیان کردند، در نظر می‌گیره، از ازل حکم می‌کنه که به بعضی رحمت عطا کنه و به بعضی دیگه، عدالت."

عیسو عدالت رو دریافت کرد. یعقوب فیض رو دریافت کرد. به هیچ کس بی عدالتی نشده. خدا هرگز مردم بی گناه رو مجازات نمی‌کنه. بلکه گناهکاران رو فدیه می‌کنه. اما همه‌ی اون‌ها رو فدیه نمی‌کنه و ملزم نیست کسی رو فدیه کنه. موضوع شگفت انگیز اینه که او بعضی‌ها رو فدیه کرد.

پس پولس در آیه‌ی 9 یا آیه‌ی 16 نتیجه گیری می‌کنه. "لاجرم نه ازخواهش کننده و نه از شتابنده است، بلکه از خدای رحم کننده." و آیه‌ی 18: "بنابراین هرکه را می‌خواهد رحم می‌کند و هرکه را می‌خواهد سنگ‌دل می‌سازد." حالا، من نمی‌بینیم که پولس چه‌طوری می‌تونست واضح‌تر از این بگه که زمینه‌ی برگزیدگی ما بر اساس دویدن ما، کارهای ما، انتخاب یا اراده‌ی ما نیست، بلکه نهایتاً بر اساس اراده‌ی حاکم خداست.


آر. سی. اسپرول
آر. سی. اسپرول
دکتر آر. سی. اسپرول بنیانگذار خدمات لیگونیر، اولین کشیش جهت موعظه و تعلیم در کلیسای سنت اندرو در سنفورد ایالت فلوریدا و اولین رئیس دانشگاه الهیات ریفورمیشن بایبل کالج بود. ایشان نویسنده‌ی بیش از یک‌صد جلد کتاب، از جمله قدوسیت خدا بوده است.