درس 5: دوستی تثلیثی
ما در این سری از درسها، سخنان عیسی رو به شاگردانش در انجیل یوحنّا 14: 17، بررسی میکنیم که میگه پدر، کمک کنندهی دیگری رو به شاگردانش عطا میکنه. عیسی از روحالقدس، صحبت میکنه؛ روح راستی که دنیا نمیتونه بپذیره، چون نه اونو میبینه و نه میشناسه. ولی شما که شاگردان عیسی هستین، روحالقدس رو میشناسین، چون همراه شماست و در شما ساکن خواهد بود.
و همونطور که به خدمت و مأموریّت روحالقدس و به زندگی و خدمت عیسی خداوند و در رَحِم قرار گرفتن اون و بعد به دوران کودکی و تعمید و وسوسه شدن عیسی فکر میکردیم، یکی از چیزهایی که کلام مقدّس خدا اینجا سعی داره به ما تعلیم بده و این کار رو با نهایت فیض و قدرت انجام میده، اینه که این روحالقدس هست که شاگردان عیسی دراصل میخواستن بشناسن، چون روحالقدس در زندگی و خدمت عیسی همیشه همراه اون بوده. این موضوع همراهی روحالقدس با عیسی در سراسر خدمت روحانی عیسی، صدق میکنه. و من میخوام که در این درس، به عبارتهای مختلفی از عهد جدید، نگاه کنیم. نخست در انجیل لوقا که برای ما با تأکید بیان میکنه که روحالقدس که بر عیسی نازل شد تا اونو برای خدمت علنی اون و برای خدمت مسیحایی اون در تعمیدش، تجهیز کنه، درواقع در سراسر دوران کاری عیسی همراه اون بوده. و بیدرنگ روشن میکنه که عیسی پساز تعمید آب که در انجیل لوقا 4: 14 نوشته شده، در قوّت و قدرت، به جلیل برمیگرده. خبر کار عیسی بهسرعت در سراسر دهات اون منطقه، پخش میشه. عیسی در کنیسههای اونا تعلیم میداد و همه اونو بهخاطر کارش تحسین میکردن.
این حقیقتاً یک توصیف کوتاه باشکوه هست، بهنوعی یک برش از حقیقت دربارهی عیسی خداوند هست. یعنی اینکه عیسی چهطور در قدرت روحالقدس، خدا رو آشکار میکنه. و چهطور در سرتاسر کار و دراصل با قدرت روحالقدس، ما تشویق میشیم و قدرت پیدا میکنیم که خداوند رو جلال بدیم. تقریباً بلافاصله به ما گفته شده که کمی بعد از اون، چه اتّفاقی روی داده. عیسی میره و در کنیسهی شهر ناصره، موعظه میکنه که در فصل 4، آیهی 17 نوشته شده: "آنگاه صحیفهی اشعیاء نبی را بدو دادند..." عیسی طومار رو باز و نوشتهی مورد نظر رو پیدا میکنه.
حالا چه این قرائتی از پیش تعیین شده بوده، و چه عیسی اونو کاملاً آگاهانه پیدا کرده، بههرحال یک عبارت عالی هست که عیسی در آغاز خدمت همگانی خودش، شرح میده. و درحقیقت عیسی قادر بود تا اون عبارت رو بهصورت مختصر بگه و مجبور شده بود که حرفش رو خلاصه بگه. عبارت مذکور در کتاب اشعیاء 61 هست: "روح خداوند یهوه بر من است، زیرا خداوند مرا مسح کرده است تا مسکینان را بشارت دهم و مرا فرستاده تا شکستهدلان را التیام بخشم و اسیران را به رستگاری و محبوسان را به آزادی ندا کنم، و تا از سال پسندیدهی خداوند... ندا نمایم..."
عیسی طومار رو میبنده و به خادم میده و مینشینه و میگه: "... امروز این نوشته در گوشهای شما تمام شد." عیسی یک موعظهای میکنه که من گاهی اونو موعظهای میدونم که کوتاهترین خدمت رو در تاریخ کلیسا، پدید آورد. مردم خواستن اونو محاکمه کنن و بکُشن. چون چیزی که عیسی فرمود، درواقع، تمام کلام مقدّس خدا در عهد عتیق بود؛ تا اینکه اشعیاء در اوج قلّهی مکاشفهی عهد عتیق، قرار میگیره و به آینده نگاه میکنه. «ما منتظر آمدن مسیحای موعود و پر از روحالقدس و منجی بودهایم. او همان من هستم است.»
و جالبه که ببینیم این عبارت نوشته شده در کتاب اشعیاء که دربارهی قدرت بخشیدن ازجانب روحالقدس، میگه؛ درست همون عبارتی هست که درحقیقت عیسی بهش عمل کرد و درخلال دوران خدمت و کارش به قدرت روحالقدس، محقّق فرمود. اینطور نیست؟ ازطریق قدرت روحالقدس بود که عیسی میتونست مردم رو از اسارت گناهانشون آزاد کنه. بهخاطر اینکه روحالقدس، عیسی رو مسح کرده بود، اون میتونست به مردم سرخورده و ناامید، اطمینان بده که تقصیرهای اونا برداشته میشن. عیسی با این قدرت میتونست ادّعا کنه که: «من گناهان تو رو میبخشم.»
و نهتنها همین، بلکه عیسی میتونست، احیاء رو هم ایجاد کنه. عیسی مثل یک انسان تازه و آدم دوّم اومد تا بجنگه و نجات رو بیاره. و کاری که عیسی میکنه، اینه که بهطرف انسانهایی میاد که بهخاطر سقوط، درهم شکسته و خرد شدن. بعضیها کور هستن، بعضیها کر هستن. بعضیها دیوانه هستن. بعضیها لنگ هستن و بعضیها فلج هستن.
عیسی همه رو شفا نمیده. بلکه چراغی در تاریخ، روشن میکنه تا یک چشمه از آنچه را که در پایان دنیا انجام خواهد داد، نشون بده. یعنی وقتی نجات رو کامل، بهانجام برسونه و قدرت قیامت رو دوباره به مردان و زنانی بده که اونو میشناسن و بهش اعتماد میکنن، تا تبدیل به چیزی بشن که خدا اونا رو براش آفریده، و عیسی الآن هم داره یک چشمه از این چیزها رو درخلال خدمتش، نشون میده.
عیسی همچنین کوبیدگان رو رهایی میبخشه. و اینطوری، نقلقولهای ذکر شده در انجیل، با آمدن عیسی بهسوی کسانی که مقهور دیوها هستن، مورد تأکید قرار میگیرن، منظورم اینه که عیسی مقهورین ابلیس رو از ستم شریرانهای که حاصل اسارت شیطان از دوران سقوط انسان هست، آزاد میکنه. خب من نمیدونم آیا شما یادتون هست که اشارات خیلی معدودی به دیوها در کتاب مقدّس، وجود داره؟ بعضی از مسیحیان، پیرو فرقههای خاصّی هستن که میگن کتاب مقدّس، پر از دیوها و دیوزدگیها و اخراج ارواح هست. ولی درواقع، اشارات خیلی اندکی به این موضوع در کتاب مقدّس وجود داره.
مورد قابل توجّه اینه که بیشتر اینا در یک سرزمین کوچک و درخلال سه سال خدمت زمینی عیسی، دیده میشن. به فرد دیوزده در سرزمین جدریان فکر کنین که حتماً نامش رو بهیاد دارین که لژیون بود، چون یک لژیون یا یک لشگر از دیوها در اون شخص بودن. چندتا دیو لازمه تا یک شخص رو اسیر کنن و اونو به تباهی بکشن؟ تنها یکی. پس چرا یک لشگر دیو در اون شخص بود؟ چون عیسی اونجا بود.
وقتی که نقلقول انجیل رو در سراسر متن کتاب مقدّس، قرار میدین، یکی از چیزهایی که میشه فوراً مشاهده کرد، اینه که یک فعّالیّت شریرانهی بسیار قدرتمند در اون سرزمین مقدّس و در دوران خدمت همگانی عیسی، درجریان بود. خب، سوأل اینه که چرا؟ چون این آخرین فرصت شریران برای نابود کردن اهداف نجاتبخش خدا بود. و عیسی اومد و ارباب اونا رو شکست داد. و بهخاطر اینکه ارباب دیوها رو شکست داد، اونا فهمیدن که عاقبت کارشون نزدیک شده.
و برای همین، یادتون هست که اون دیوها فریاد زدن: «آیا آمدهای که ما را پیشاز وقت، هلاک کنی؟» این حسّ نگرانی، به جان اونا افتاده بود. و عیسی همهی این کارها رو به قدرت روحالقدس، انجام میداد. درحقیقت، در انجیل لوقا 11: 20، این موضوع رو روشن میکنه. اونجا که دربارهی معجزاتی که بهعمل آورده، صحبت میکنه، اینطور نیست؟ عیسی میگه که تمام این معجزات رو به قدرت روحالقدس، انجام داده. اگر با سر انگشت خدا انجام شده که درواقع روش دیگری برای صحبت کردن از روحالقدس هست، پس ما متوّجه میشیم، چون حقیقتاً هم در عبارتهای همراستا، بهشون اشاره شده. "لیکن هرگاه به انگشت خدا دیوها را بیرون میکنم، هرآینه ملکوت خدا ناگهان بر شما آمده است."
پس اینجا پادشاهی رو میبینیم که روحالقدس، بهش قدرت میده. و وارد قلمرو پادشاهی خودش میشه و همهی دشمنانش رو شکست میده. من فکر میکنم برای ما خیلی مفید باشه که بفهمیم کاری که عیسی در خدمت و مأموریّتش انجام میده، درمقام آدم دوّم یا آدم آخر هست و نه با تبدیل ماهیّت قدرتهایی که از شخصیّت الاهی خود به ذات انسانی اون رسیده. اینطوری ممکنه عیسی یک انسان حقیقی نبوده، بلکه بهنوعی، آمیزهای از خدا و انسان بوده. ولی عیسی با تکیهی کامل به روحالقدس که پدر بهش عطا کرده بود؛ میتونست قدرت پیدا کنه که منجی ما بشه.
میدونین، باید در کلام مقدّس خدا، دلائلی برای محبّت به روحالقدس، پیدا کنیم. ما بهعنوان مسیحی، هم پدر و هم پسر رو دوست داریم. ولی توجّه کنین که کتاب مقدّس، تعلیم میده که دلیلی عالی برای دوست داشتن روحالقدس هست، چون روحالقدس بود که عیسی رو تقویت کرد تا ما رو آزاد کنه. فکر میکنم یک عبارت کوتاه دیگه هم در انجیل لوقا 10: 21 باشه که در این ارتباط، ارزش داره بهش توجّه کنیم.
عیسی شاگردانش رو که گروه بزرگتری از رسولان بودن؛ میفرسته. عیسی شاگردانش رو میفرسته و اونا با هیجان زیاد از کاری که خدا ازطریق خدمت اونا انجام داده، برمیگردن. عیسی به اونا قدرت داده بود تا پیغام پادشاهی خدا رو اعلان کنن و اونا خیلی هیجانزده شده بودن، در انجیل میخونیم که اونا میگن: «دیوها هم به اسم تو اطاعت ما میکنند!» و عیسی در پاسخ "بدیشان گفت، من شیطان را دیدم که چون برق از آسمان میافتد. اینک، شما را قوّت میبخشم که ماران و عقربها و تمامی قوّت دشمن را پایمال کنید و چیزی به شما ضرر هرگز نخواهد رسانید. ولی از این شادی مکنید که ارواح، اطاعت شما میکنند، بلکه بیشتر شاد باشید که نامهای شما در آسمان مرقوم است."
عطایای قدرت، همیشه و الزاماً نشانهی فیض نجاتبخش نیستن. عیسی میگه، درعوض شادی کنید که نامهای شما در آسمان، مرقوم است. و بعد در اون متن، این عبارتهای زیبا در انجیل لوقا 10: 21، رو میبینیم: "در همان ساعت، عیسی در روح وجد نموده گفت، ای پدر مالک آسمان و زمین، تو را سپاس میکنم که این امور را از دانایان و خردمندان مخفی داشتی و بر کودکان مکشوف ساختی. بلی ای پدر، چونکه همچنین منظور نظر تو افتاد. و بهسوی شاگردان خود توجّه نموده گفت، همهچیز را پدر به من سپرده است. و هیچکس نمیشناسد که پسر کیست، جز پدر و نه که پدر کیست، غیر از پسر و هرکه پسر بخواهد برای او مکشوف سازد."
و در انجیل لوقا که پیش میریم، ناگهان میبینیم عیسی ما رو به یک ترتیب، کاملاً متفاوت، وارد میکنه، اینطور نیست؟ عیسی میبینه روحالقدس داره ازطریق شاگردانش، عمل میکنه و برای همین، شادی میکنه. نهتنها در روح خودش، به وجد میاد، بلکه در روحالقدس هم، شادی میکنه. میتونیم بگیم این یک نشانهی کوچک، نوعی گذر در لحظه یا یک نگاه گذرا به رابطهای هست که کمابیش در زیر پوست انجیل، پنهان هست، ولی اینجا ناگهان، سر بر میاره.
عیسی در روحالقدس، شادی میکنه. آیا دوست ندارین بفهمین در ذهن عیسی چی میگذشت؟ و چی میگفت؟ امیدوارم ماها که باهم نشستیم و داریم دربارهی روحالقدس، مطالعه و بررسی میکنیم، به جایی برسیم که بگیم: «خداوندا، شکرت میکنیم. سپاس بر تو برای روحالقدس. ای روحالقدس، تو بسیار فراتر و برتر از اندیشه و ذهن من هستی.» و فکرش رو بکنین، عیسی در روحالقدس، به وجد میاد.
همهی ما لحظات شاد مخصوصی در زندگی داشتیم و چیزی بوده که سبب شده اون لحظات، برامون جایگاه ویژهای داشته باشن و اون لحظات رو خودمون ایجاد نکردیم. یک شخصی رو که میشناسیم، ناگهان اومده پیش ما. یکنفر که نیازی نداریم علّت حضورش رو توضیحی بدیم. میدونین منظورم چیه؟ خب چون من آمریکایی اصیل نیستم، اینطوری بیان میکنم.
من گاهی وقتی به اسکاتلند برمیگردم و دوستان قدیمیام رو میبینم، بهشون میگم: «چهقدر خوبه که پیش کسی باشی که نیاز نباشه خودت رو بهش اثبات کنی، چون بهاندازهی یک عمر هست که ماها همدیگه رو میشناسیم.» حالا به قسمت کردن لحظات خوشی فکر کنین که با کسی میگذرونین و هیچ نیازی ندارین خودتون رو به اون شخص اثبات کنین. لازم نیست بهش بگین: «به این دلیل هست که من الآن خیلی خوشحالم، ولی تو که هرگز نمیدونستی، برای همین، لازمه که برات توضیح بدم.»
برای خداوند عیسی هم همینطوره که روحالقدس از زمانی که عیسی در رحم مریم، نقش میبنده، در زندگیش حضور داره. نیازی نیست عیسی چیزی رو به روحالقدس، توضیح بده. عیسی در روحالقدس، شادی میکنه. عیسی از کارهایی که روحالقدس انجام میده، به وجد میاد. و میدونین که بعدش عیسی ادامه میده و پدر رو بهخاطر این موضوعات، شکر میکنه.
پس میبینیم که این یکی از برجستهترین لحظات در انجیلها هست. از این موارد، در انجیل یوحنّا بیشتر از دیگر انجیلها یافت میشه، امّا یکی از این لحظات در انجیلها هست که مشارکت و مصاحبت عیسی با روحالقدس و تجربهی خوشی عمیق عیسی رو با روحالقدس و همچنین مشارکت عیسی رو با پدر آسمانی میبینیم، عیسی پدر آسمانی رو شکر میکنه که پدر ازطریق روحالقدس، کار میکنه، بهطوری که مردان و زنان رو به ایمان به خداوند عیسی، رهبری میکنه که باعث میشه عیسی در روحالقدس، به وجد بیاد و قدردانی رو به پدر آسمانی، ابراز کنه. بنابراین، این گل سر سبد تمام لحظات باشکوه در انجیل بهحساب میاد. برای همینه که بعدها در انجیل لوقا 12: 10، عیسی میگه که سخن گفتن علیه پسر انسان، یک قضیهی جدّی هست. ممکنه کسی علیه پسر انسان، حرفی بزنه که بخشیده بشه، یعنی این یک گناه قابل بخشش هست.
امّا هرکسی که علیه روحالقدس، کفر بگه، هرگز آمرزیده نمیشه. عیسی داره از چی حرف میزنه؟ عیسی داره از مقاومت دربرابر خدمت و کار روحالقدس صحبت میکنه که سبب میشه شخص از پذیرش و باور قدرت پادشاهی و ملکوت خدا که در عیسی خداوند، عطا شده، و از سرسپردگی به عیسی خداوند و اعتماد به عیسی خداوند، سرپیچی کنه. دلیل اینکه این گناه، آمرزیده نمیشه، دراصل در سخنان قبلی عیسی دیده میشه، یعنی وقتی عیسی داره از آنچه روحالقدس انجام میده، شادی و وجد میکنه. عیسی بهخاطر آنچه که روحالقدس داره انجام میده، پدر رو شکر میکنه.
پدر، در آنچه که روحالقدس انجام میده، همراه عیسی حضور داره. یعنی وقتی کسی در مقابل روحالقدس، مقاومت میکنه، درواقع داره، دربرابر خدای پدر، خدای پسر و خدای روحالقدس ایستادگی میکنه و اجازه نمیده که خداوند عیسی، شادی کنه. آیا این همون تفاوت سادهی بین مسیحی بودن و مسیحی نبودن نیست؟ اگرچه ما مشکل داریم؛ اگرچه کوتاهی میکنیم و میافتیم، اگرچه ما که مسیحی هستیم، گناه میکنیم، ولی بهفیض خدا اشتیاق داریم که بهگونهای زندگی کنیم که باعث وجد و شادی عیسی خداوند باشیم.
ولی جلوگیری از خوشی و شادی عیسی خداوند، چرا یک گناه بسیار ناپسند تلقّی میشه؟ دلیلش اینه که شاد کردن عیسی خداوند، عمیقترین خواستهی پدر آسمانی هست. عیسی برای بهدست آوردن اون شادی که براش مهیّا شده بود، حاضر شد صلیب و شرمساری رو تحمّل کنه. خدا عیسی رو متعال کرد و نامی برتر از هر نام دیگه بهش بخشید که به نام عیسی، هر زانویی خم بشه و هر زبانی اقرار کنه که عیسی خداوند هست تا خدای پدر، جلال پیدا کنه. اشتیاق و میل پدر، اینه که عیسی یک شادی وصفناپذیر رو داشته باشه.
و مقاومت دربرابر روحالقدس که راغب این هست تا با آوردن ما در ایمان و فروتنی بهسوی عیسی، باعث وجد و شادی عیسی بشه، درواقع، سبب کفر برضدّ روحالقدس میشه که بدبختانه این گناه، هرگز آمرزیده نخواهد شد. و با همهی اینا، ما نباید ازیاد ببریم که لوقا در فصل 2 انجیل خودش به ما آموخته و میگه که عیسی در حکمت و قامت و رضامندی و نزد خدا و خلق، نموّ مییافت. و در سراسر زندگی عیسی، هرچه فشارهای بیشتری بهش وارد میشد، هرچه وسوسههای قدرتمندی سر راهش قرار میگرفت، هرچه چالشهای بزرگتری رو تجربه میکرد، عیسی با قدرت روحالقدس بر اونا غلبه میکرد و هرچه بیشتر، محبوب دل پدر آسمانی میشد. و این کاری بود که روحالقدس انجام میداد.
باید به این موضوع، اینطور نگاه کنین. روحالقدس میگه: «من به عیسی قدرت و توانایی میدم تا بهعنوان یک انسان، فرمانبرداری و ایمان کامل داشته باشه که پدر بتونه بگه: خداوند عیسی، تو داری هرچه بیشتر محبوب دل من میشی.» فهمیدن این موضوع، برای ما خیلی دشوار نیست، بهویژه اگر ما پدر یا مادر باشیم. ما بچههای خودمون رو خیلی دوست داریم. وقتی شش ساله هستن، عاشق اونا هستیم. ولی وقتی بر مشکلات، چیره میشن و موفّقیّتهایی هرچند کوچک بهدست میارن، آیا دل ما از عشق و علاقه و محبّت به اونا، آکنده و سرشار نمیشه؟
چون چیزهای خیلی بیشتری برای دوست داشتن هم هستن. من گاهی در مراسم ازدواج به زوجها میگم: «شما دونفر که اینجا ایستادین، الآن دارین فکر میکنین: هیچ مردی بهاندازهی من این زن رو دوست نداشته و هیچ زنی این مرد رو بهاندازهی من دوست نداشته.» امّا اگر ده سال دیگه بیایین پیش من و بگین: «واقعاً نمیدونستم اون روز به چی داشتم فکر میکردم!»، باید بگم هنوز واقعاً هیچی از معنای ازدواج رو درک نکردین. ازدواج این نیست که یک روز عاشق طرف مقابل باشیم و یک روز عاشقش نباشیم.
موضوع اینه که ما طرف مقابل رو با تمام قلب، دوست داریم، ولی هرچه بیشتر اونو میشناسیم، دلائل بیشتری برای عشق ورزیدن به اون خواهیم داشت. آیا جالب نیست که خود عیسی هم میگه که محبّت علاقهی پدر به عیسی، زمانیکه روحالقدس عیسی رو در اطاعت و فرمانبرداری کامل، نگه داشته بود، هرگز برتر از زمانی نبود که لبخند پدر، از پسرش برداشته شد؟ گوش بدین که عیسی در انجیل یوحنّا چی میگه:
"و از این سبب، پدر مرا دوست میدارد که من جان خود را مینهم تا آنرا باز گیرم." این نکتهای هست که اگر بتونیم به زبان ناقص انسانی خودمون بگیم که هر دلی رو میشکنه، اینه که پدر آسمانی میتونه بگه: «عیسی من، اگر تو رو دوست دارم، حالا این مرحله هم هست!» این کاری هست که روحالقدس، بهش اعتلاء میبخشه، نهتنها اینکه عیسی باید بتونه کار رستگاری ما رو به کمال برسونه، بلکه ارتباطی هست که از ازل تا ابد، بین پدر و پسر و روحالقدس وجود داره که اگر ما بتونیم اونو ببینیم، یک شادی عمیق وصفناپذیر در صمیمیّت و فداکاری در محبّت محسوب میشه که حقیقتاً در عیسی خداوند، آشکار شده.
پس در عیسی، رابطهای شگفتانگیز رو بین پدر و پسر میبینیم که علّتش، دراصل، قدرت روحالقدس هست. و بهتدریج، صمیمیّت رابطهی بین خداوند عیسی و روحالقدس و صمیمیّت رابطهی روحالقدس رو با خداوند عیسی میبینیم که سراپای وجود ما رو از احترام و جبروت خدا پر میکنه، وقتی بهیاد میاریم که این همون روحالقدس هست که عیسی خداوند به ما عطا فرموده. و برای همین، نرمخویی و فیض و روشی که روحالقدس، این ویژگیهای عالی رو نشون میده و در رسالهی اوّل پولس به قرنتیان 13 نوشته شدن، درواقع توصیفی از عیسی خداوند هست، اینطور نیست؟
توصیفات پولس رسول از ثمرات روحالقدس، واقعاً توصیفی از شخصیّت خداوند عیسی هست، چون روحالقدس که از همون اوّل با عیسی از رحم و تا بهدنیا اومدن و رشد کردنش همراه بود، در اعماق مخفی، اسرارآمیز و تاریک رحم اون دختر نوجوان باکره، همراه عیسی بود و اونو در کودکی و دوران رشد، حفاظت میکرد و او معرفت برکت خدا رو به عیسی میآموخت و عیسی هرچه بیشتر در تواناییهای بشری خودش رشد میکرد، روحالقدس، اونو برای خدمت، مسح میکرد و در هر لحظه و هر ساعت و هر روز، از عیسی مراقبت میکرد، زمانی که میخوابید، مواظبش بود و زمانیکه صبح بیدار میشد، فوراً و آگاهانه با پدرش، ازطریق روحالقدس، مصاحبت و مشارکت داشت. چون روحالقدس، عیسی رو مسح کرده بود. و همونطور که کلام مقدّس خدا در این عبارت کوتاه زیبا میگه: "... او سِیر کرده، اعمال نیکو بهجا میآورد... زیرا خدا با وی میبود."
داستان معروف نارنیا رو شنیدین؟ آیا خاطرتون هست که یکبار بچهها با تعجّب میپرسن: «آیا اصلان امن هست؟» و در پاسخ، میشنون: «امن؟! البتّه که امن نیست. اصلان، یک شیر هست، ولی شیر خوبیه. خیلی خوبه.» این میوهی روحالقدس در عیسی خداوند هست و برای همینه که ما عیسی رو دوست داریم و بههمین دلیل هست که روحالقدس رو دوست داریم.
«پدر آسمانی، ممنونیم که تو صمیمیّت رابطهی خودت رو با خداوند عیسی و رابطهی اونو با روحالقدس، و ازطریق روحالقدس به ما نشون میدی. دعا میکنیم که هرچه بیشتر بتونیم با خوش و شادمانی بگیم بهخاطر روحالقدس هست که ارتباط ما با پدر و با پسرش، عیسی مسیح، برقرار هست. تو رو برای این هدیه، سپاس میگیم. در نام عیسی دعا میکنیم. آمین.»