۳ نکته‌ای که باید در مورد اِستَر بدانید - خدمات لیگونیر
۳ نکته‌ای که باید در مورد مکاشفه بدانید
24 آوریل 2025
۳ نکته‌ای که باید در مورد صفنیا بدانید
1 می 2025
۳ نکته‌ای که باید در مورد مکاشفه بدانید
24 آوریل 2025
۳ نکته‌ای که باید در مورد صفنیا بدانید
1 می 2025

۳ نکته‌ای که باید در مورد اِستَر بدانید

کتاب اِستَر نام خدا را به‌طور مستقیم ذکر نمی‌کند. در واقع، داستان از دین و تقوا کاملاً خالی است. شخصیت‌های اصلی به‌نظر نمی‌رسند یهودیان متدین و وفاداری باشند که بیش از حد نگران رعایت عهد خدا باشند. در چنین کتابی چه چیزی می‌توانیم درباره‌ی خدا و راه‌های او بیاموزیم؟

علیرغم محبت من به اِستَر و داستان او (یکی از دختران من هداسه نام دارد که نام یهودی اِستَر است)، باید اعتراف کنم که در روایت مواقعی وجود دارد که در حیرت می‌مانم که امید واقعی اِستَر و مردخای در کجاست و آیا اعمال آن‌ها ایمانی را که در عبرانیان ۱۱ توصیف شده است منعکس می‌کند یا خیر. با وجود این برداشت‌های اولیه، با بررسی دقیق‌تر، اِستَر حقایق عمیق الهیاتی را به ما می‌آموزد که می‌تواند زندگی مسیحی را نیرومند سازد. در اینجا سه نکته برای دانستن درباره‌ی کتاب اِستَر آورده شده است.

۱. وفاداری عهدی خدا: کتاب اِستَر روایتی پرتعلیق از ریشه‌کن شدن تقریبا کامل وعده‌های عهد خدا است.

اِستَر بسیار دور از سرزمین موعود اتفاق می‌افتد. برخی از اسرائیلی‌ها پس از فرمان کوروش در سال ۵۳۹ پیش‌از‌میلاد از تبعید به اورشلیم بازگشته بودند (نگاه کنید به عزرا ۱: ۱‐۴). برخی دیگر تصمیم گرفتند در پارس بمانند. خواننده به‌سرعت با یکی از آن یهودیانی که مانده بودند آشنا می‌شود. او به‌سرعت وارد زندگی بالای درباری پارس می‌شود و پس از شرمساری پادشاه پارس از بی‌ادبی ملکه‌ی پیشین خود، ملکه می‌شود.

نویسنده از طریق داستان‌گویی ماهرانه‌ای که تعلیق، کنایه و طنز را در هم می‌آمیزد، روایت می‌کند که چگونه یک حرکت کوچک و بدون کلام درگیری شخصی بین دو مرد (هامان عمالیقی و مردخای یهودی) را شعله‌ور می‌کند. این درگیری تقریباً به نابودی قوم عهد خدا (و بنابراین، وعده‌های او) از طریق نسل‌کشی با مجوز دولتی منجر می‌شود. تنها از طریق بی‌خوابی پادشاهی احمق و زیرکی لحظه‌ای ملکه‌ای که اخلاقاً دچار مصالحه شده بود، ورق در آخرین لحظه برمی‌گردد. رهبر نسل‌کشی، هامان، در داربست‌هایی که برای دشمن خود، مردخای، ساخته بود به دار آویخته می‌شود و یهودیان از نابودی نجات می‌یابند.

این کتاب مانند یک رمان پرهیجان خوانده می‌شود، و اگر داستان را در یک نشست نخوانده‌اید، شما را تشویق می‌کنم که این کار را انجام دهید. پیچش‌های داستان نکته‌ی بسیار مهمی را به ما می‌آموزند: خدا به حفظ وعده‌های عهد خود به ابراهیم، اسحاق و یعقوب پایبند است، و هیچ دست‌نشانده‌ای از شیطان—نه فرعون، نه آخاب، نه ابشالوم، نه نبوکدنصر، نه هامان—نمی‌تواند تعهد عهد خدا را برای حفظ یک قوم برای خودش ناکام گذارد.

۲. مشیت نادیدنی خدا: کتاب اِستَر درباره‌ی خدا ساکت است تا چیزی را با صدای بلند درباره‌ی خدا به ما بیاموزد.

روایت استر با لحظاتی آمیخته به طنزِ نزدیک به اتفاق، تصویری از تدابیر خداوند ارائه می‌دهد، همان‌طور که اعتقادنامه‌ی هایدلبرگ توصیف می‌کند:

تدبیر قدرت مطلق و همیشه‌حاضر خداست که به‌وسیله‌ی آن خدا، همان‌طور که با دست خود، آسمان و زمین و همه‌ی مخلوقات را نگاه می‌دارد، و بر آن‌ها چنان حکمرانی می‌کند که برگ و ساقه، باران و خشکسالی، سال‌های پرمحصول و کم‌محصول، غذا و نوشیدنی، سلامتی و بیماری، فراوانی و فقر—در واقع، همه‌ی چیزها—نه از روی شانس بلکه به‌وسیله‌ی دست پدرانه‌ی او به ما می‌رسند (پرسش و پاسخ ۲۷).

ممکن است به‌نظر آید که همه‌چیز در کتاب استر از روی شانس اتفاق می‌افتد، اما خواننده‌ی آسمانی‌فکر درک خواهد کرد که یک نمایشنامه‌نویس ماهر وجود دارد که همه‌چیز را برای خیر قوم عهد خود—کسانی که او را محبت می‌کنند و بر طبق مقاصد او فراخوانده شده‌اند (رومیان ۸: ۲۸)—هماهنگ می‌کند. هیچ تصادفی در مراقبت تدبیری خدا وجود ندارد. هر رویداد در کتاب استر از تدبیر خاموش و نامرئی خدا، که بر همه‌ی مخلوقات او و همه‌ی اعمال آن‌ها حکمفرمایی می‌کند، فریاد می‌زند (اعتقادنامه‌ی کوتاه وست‌مینستر ۱۱). سکوت خدا در این کتاب درس بسیار مهمی را می‌آموزد: حکمرانی و حفاظت مطلق خدا بر همه‌ی مخلوقات او آنقدر ساکت است که نمی‌توان آن را نادیده گرفت. هیچ‌چیز خارج از حوزه‌ی تدبیر او نیست، حتی اگر ما نتوانیم نمایشنامه‌نویس را که نمایشنامه‌ی خود را کارگردانی می‌کند ببینیم.

۳. انتخاب پیوسته‌ی خدا برای افراد ناقص: کتاب اِستَر بسیاری از پرسش‌های اخلاقی درباره‌ی شخصیت‌های اصلی آن، که قوم عهد خدا هستند، را بی‌پاسخ می‌گذارد.

مطابق با سبک روایت عبری، نویسنده‌ی اِستَر اعمال را بدون ارزیابی هر عمل روایت می‌کند. این اغلب باعث شده استر و مردخای به‌‌عنوان الگوهای اخلاقی و قهرمانان ایمان ستایش شوند. با این حال، داستان با ترکیبی پیچیده از ترس و ایمان درآمیخته است و خواننده همیشه نمی‌تواند تشخیص دهد کدام یک کدام است. پرسش‌های بی‌پاسخ بسیاری وجود دارد که خواننده درباره‌ی شخصیت و اعمال اِستَر و مردخای با آن‌ها مواجه می‌شود. برخی از این ابهامات بی‌پاسخ شامل پرسش‌های زیر است:

  • چرا مردخای و اِستَر به سرزمین خود بازنگشتند (استر ۲: ۵)؟
  • آیا اِستَر نسبت به قوانین غذایی تجویز شده توسط خداوند بی‌توجه بود، یا صرفاً قربانی بی‌گناه شرایط خود بود (استر ۲: ۹)؟
  • چرا مردخای به اِستَر توصیه کرد که میراث مذهبی خود را فاش نکند (استر ۲: ۱۰، ۲۰)؟
  • چرا مردخای، به‌جای اعتراض، به خواهرزاده‌ی خود اجازه داد تا به کاخ پادشاه (استر ۲: ۸) و به اتاق خواب پادشاه غیر یهودی که به‌تازگی طلاق گرفته بود برده شود (استر ۲: ۱۵‐۱۸)؟
  • آیا امتناع مردخای از تعظیم در برابر هامان، که منجر به پیامدهای عظیم شد، عملی کوچک یا ایستادگی وفادارانه بود (استر ۳: ۲)؟
  • آیا اِستَر در امتناع اولیه‌ی خود از درخواست از پادشاه به‌خاطر قوم خود، از روی خودخواهی عمل می‌کرد یا از روی حکمت (استر ۴: ۱۰‐۱۱)؟
  • آیا مردخای، پس از اینکه اِستَر در ابتدا درخواست او را برای درخواست از پادشاه برای نجات یهودیان رد کرد، او را تهدید به افشاگری کرد یا اخطار محبت‌آمیزی می‌داد (استر ۴: ۱۲‐۱۴)؟
  • آیا اِستَر در درخواست‌های شام خود از پادشاه و هامان حیله‌گرانه یا عادلانه عمل می‌کرد (استر ۵: ۴‐۸)؟
  • آیا اِستَر در درخواست خود برای اینکه یهودیان اجازه یابند سیصد نفر دیگر را بکشند و ده پسر هامان را از دار آویزان کنند، بی‌رحمانه کینه‌توز یا به‌حق فرصت‌طلب بود (استر ۹: ۱۳‐۱۵)؟

در حالی که این پرسش‌ها ممکن است مانند مشکلات حل‌نشدنی به نظر آیند—برای چگونه قوم خدا، که نقش‌آفرینان مهمی در تاریخ نجات هستند، چنین ابهام اخلاقی نگران‌کننده‌ای از خود نشان دهند؟—اما این پرسش‌ها، توجه را به خبر خوشی جلب می‌کنند که نجات خدا در نهایت به وفاداری قوم او یا عدم وفاداری آن‌ها بستگی ندارد. او به‌خاطر نام خود به وعده‌های عهد خود وفادار است (نگاه کنید به اشعیا ۴۸: ۹‐۱۱؛ حزقیال ۲۰: ۴۴). اِستَر و مردخای—هم با اعمال گناه‌آلود و ترس‌آلود خود و هم با اعمال عادلانه و ایمانی‌شان—نقشه‌ی ناکام‌شدنی و مصمم خدا را برای «نیکی به صهیون» (مزامیر ۵۱: ۱۸) به انجام می‌رسانند. این معنای واقعی داستان زیبای هداسه است. او گرچه «درخت موردی» ساده‌ای (معنای عبری هداسه) است که همه‌چیز را درست انجام نمی‌دهد، به‌عنوان ملکه‌ی اِستَر ابزار خداوند برای حفظ برکات عهد او و اجرای مقاصد تدبیری‌اش است. این نکته در داستان اِستَر بی‌ابهام است.

 

این مقاله بخشی از مجموعه «هر کتاب از کتاب‌مقدس: ۳ نکته‌ای که باید بدانید» است.


این مقاله در وب‌سایت لیگونیر منتشر شده است.

اَرون اِل. گَریوت
اَرون اِل. گَریوت
کشیش اَرون اِل. گَریوت، (@AaronGarriott) سردبیر مجله‌ی تیبل‌تاک و استاد کمکی در دانشگاه Reformation Bible College و یکی از رهبران کلیسای پرزبیتری (‌PCA) در آمریکا می‌باشد.