شام خداوند چیست؟
6 جولای 2020بیانیهی شیکاگو دربارهی علم تفسیر کتابمقدس
20 جولای 2021بیانیهی شیکاگو دربارهی خطاناپذیری کتابمقدس
پیشگفتار
اعتبار کتابمقدس موضوع مهمی برای تمامی مسیحیان در این عصر و هر عصر است. همهی کسانی که به ایمانشان به عیسی مسیح به عنوان پرودگار و ناجی اعتراف میکنند، لازم است شاگرد بودن حقیقی خویش را با فرمانبرداری متواضعانه و وفادارانه از کلام خدا نشان دهند. منحرف شدن از کتابمقدس در کردار و ایمان، خیانت به سرورمان است. تشخیص صدق کامل و وثوق کتابمقدس جهت فهم کامل و اعتراف شایسته به اعتبار کتاب مقدّس، ضروری است.
بیانیهای درپی آمده، خطاناپذیری کتابمقدس را باری دیگر تصدیق میکند و فهم ما را از کتابمقدس ساده ساخته و به ما دربارهی انکارش هشدار میدهد. ما اعتقاد داریم که انکار این امر، بهمنزلهی کنار نهادن شهادت به عیسی مسیح و روحالقدس و سرباز زدن از سرسپردگی به ادّعاهای کلام خداست که بر ایمان راستین مسیحی، صحّه میگذارد. این وظیفهی بهجای ماست که در برابر انحراف از حقیقت خطاناپذیری در میان همنوعان مسیحی خود و بهطور کلّی در برابر برداشت اشتباه از این بیانیه در جهان، این تصدیق را بهکار بندیم.
این بیانیه از سه قسمت تشکیل شده است: بیانیهی خلاصه، بندهای تصدیق و انکار و تفصیل ضمیمه. این بیانیه در طول دورهی مشورتی سه روزه در شیکاگو آماده شده است. کسانی که بیانیه خلاصه و بندها را امضاء کردهاند، میخواهند عقیده خود را مبنی بر خطاناپذیری کتابمقدس اظهار کنند و همدیگر و تمام مسیحیان را تشویق به ارج نهادن و فهم این آموزه کنند و آنها را به چالش بطلبند. ما بر محدودّیتهای این سند که در کنفرانسی کوتاه و فشرده آماده شده است، اذعان داریم و پیشنهاد نمیکنیم که به این بیانیه سندیت دینی داده شود. با این وجود از تعمق در عقیده خودمان با بحث و گفتوگو با یکدیگر خرسند هستیم و دعا میکنیم که بیانیهای که امضاء کردهایم در جهت جلال خدای ما و در راستای اصلاحات کلیسا، در ایمان، زندگی و مأموریّت و خدمت آن استفاده شود.
این بیانیه را با روحیهای نه از سر مجادله، بلکه از سر فروتنی و محبّت، ارائه میدهیم. خشوع و عشقی که امید میرود به لطف خدا در تمامی گفتمان برخاسته از آنچه بیان کردهایم، حفظ گردد. با خوشحالی تصدیق میکنیم که بسیاری از کسانی که خطاناپذیری کتابمقدس را انکار میکنند، پیامدهای این انکار را در سایر اعتقادات و رفتارهایشان نشان نمیدهند و آگاهیم که ما و کسانی که این آموزه را تصدیق میکنیم، اغلب در زندگی آنرا با عدم پیروی از کلام الهی در افکار، اعمال، سنتها و عاداتمان انکار میکنیم.
در پرتو کتاب مقدس، تمامی کسانی را که دلیلی منطقی برای تغییر این تصدیق کتابمقدس دارند، دعوت به پاسخ به این بیانیه میکنیم. کتاب مقدسی که در این لحظه تحت لوای اعتبار مصون از خطایش ایستادهایم. برای گواهی که آوردهایم، ادعای لغزش ناپذیری فردی نداریم و شکرگزاریم که هیچ کمکی از فردی نگرفتهایم تا ما را قادر به تقویت این شهادت به کلام خدا کند.
بیانیهی کوتاه
۱. خداوند که خویش حق است و تنها به حق سخن میراند، به روحالقدس کتابمقدس را الهام کرده است تا خویش را از طریق عیسی مسیح بهعنوان خالق، خداوند، رهاننده و قاضی به بشر گمراه بنمایاند. کتاب مقدس، گواه خدا بر خودش است.
۲. کتابمقدس که کلام خداست که بشر آن را نوشته و روحالقدس آن را آماده کرده و بر آن نظارت داشته است. کتابمقدس دارای اعتبار الهی مصون از خطا در تمامی مسائلی است که در کتاب ذکر شده است. باید به آموزههای الهی در تمامی مسائلی از جمله تصدیق، پیروی از دستورات الهی، تمامی واجبات عقیده داشته باشیم و با سرسپردگی به پیمان الهی تمامی وعدههای الهی را بپذیریم.
۳. روحالقدس (نویسنده الهی کتاب مقدس) آنرا از طریق گواه درونی به ما تصدیق گردانیده و ذهن ما را برای فهم معنایش گشوده است.
۴. از آنجایی که کتابمقدس به صورت کلی و کلامی از جانب خدا است، مصون از هر گونه خطا یا اشتباه در آموزههایش است و کمترین کاستی در تمامی آنچه پروردگار درباره قضا و قدر الهی در خلقت، رویدادهای تاریخی جهان و منشاء ادبی الهی آن تحت گواه بودن بر الطاف نجات بخش خدا در زندگی شخصی افراد میگوید، ندارد.
چنانچه این خطاناپذیری تام الهی در دیدگاه حقیقی برخلاف خود کتاب مقدس، محدود، نادیده یا نسبی گرفت شود، اعتبار کتابمقدس بهگونهای اجتناب ناپذیر آسیب میبیند. و چنین لغزشهایی زیانی جدی به فرد و کلیسا وارد میکند.
بندهای تصدیق و انکار
بند ۱
ما تصدیق میکنیم که کتابمقدس باید بهعنوان کلام معتبر الهی پذیرفته شود.
ما انکار میکنیم که کتاب مقدس، اعتبارش را از کلیسا، رسوم یا هر منبع انسانی دیگری دریافت میکند.
بند ۲
ما تصدیق میکنیم که کتابمقدس مأخذ قانونی نوشتاری است که خدا بهواسطهی آن ضمیر انسان را مقید و محصور کرده است و نیز اینکه اعتبار کلیسا تابع اعتبار کتابمقدس است.
ما انکار میکنیم که عقاید، مشاورهها یا بیانات کلیسا اعتبار بیشتر یا مساوی با اعتبار کتابمقدس دارد.
بند ۳
ما تصدیق میکنیم که کلام نوشته شده در کلّیت خود، مکاشفهای از جانب خداست.
ما انکار میکنیم که کتابمقدس تنها گواهی از مکاشفه است یا تنها در رویارویی تبدیل به مکاشفه میشود یا به پاسخ بشر برای اعتبارش وابسته است.
بند ۴
ما تصدیق میکنیم که خدا که بشر را بهصورت خود آفرید، از زبان بهعنوان ابزار مکاشفه استفاده کرده است.
ما انکار میکنیم که انسان بهحدّی محدود به مخلوق بودنش باشد که این امر موجب بیکفایتی وی به عنوان وسیلهای برای مکاشفهی الهی شده باشد. به علاوه انکار میکنیم که تباهی در فرهنگ و زبان بشری از طریق گناه، الهام الهی را بی نتیجه گذارده است.
بند ۵
ما تصدیق میکنیم که مکاشفهی خدا در کتاب مقدس، پیشرونده و تدریجی بوده است.
ما انکار میکنیم که مکاشفهی بعدی ممکن است مکاشفهی پیشین را تکمیل، تصحیح یا رد کند. همچنین انکار میکنیم که از هنگام تکمیل نوشتار عهد جدید، تمامی مکاشفات هنجاری داده شدهاند.
بند ۶
ما تصدیق میکنیم که کل کتابمقدس و تمامی قسمتها و حتی کلمات اصلی آن ازطریق الهام الهی عطا شدهاند.
ما انکار میکنیم که الهام کتابمقدس را میتوان در کلیت، و بدون درنظر گرفتن بخشها یا برخی از قسمتها اما نه در کلّ تصدیق کرد.
بند ۷
ما تصدیق میکنیم که الهام کاری بود که خدا در آن به واسطهی روحالقدس و از طریق نویسندگان انسانی کلامش را به ما داد. منشاء کتابمقدس الهی است. روش الهام الهی در اصل برای ما رازگونه باقی مانده است.
ما انکار میکنیم که الهام را میتوان تا حد بینش انسانی پایین آورد یا آنرا تا هرگونه حالتی از وجدان و خودآگاهی، بالا برد.
بند ۸
ما تصدیق میکنیم که خدا در کار الهام از شخصیتهایی خاص و از سبک ادبی نویسندگانی استفاده کرده بود که خود او آنها را انتخاب و آماده ساخته بود.
ما انکار میکنیم که خدا جهت وا داشتن این نویسندگان به نوشتن کلماتی که خود انتخاب فرموده بود، بر شخصیت آنها چیره شده بود.
بند ۹
ما تصدیق میکنیم که با آنکه الهام، دانش مطلق را اعطا نکرده است، اظهاراتی صحیح و موثقی را تضمین میکند که دربارهی تمامی مسائلی است که نویسندگان کتابمقدس انگیخته شده بودند تا آنها را بگویند و بنویسند.
ما انکار میکنیم که بهرغم فناپذیری و سقوط کرده بودن این نویسندگان، آنان لزوماً انحراف یا دروغ را در کلام خدا وارد نکردهاند.
بند ۱۰
ما تصدیق میکنیم که الهام قطعاً تنها به دستنوشتههایی درباره مشیت الهی اطلاق میشود که میتوان آن را در کتابمقدس موجود و نسخهها یا ترجمههای بسیار دقیق کتابمقدس تعیین کرد. بهعلاوه تصدیق میکنیم که کتابمقدس تا آنجا کلام خدا است که نویسندگان، کتابمقدس اصلی را وفادارانه و با امانت، بیان کردند.
ما انکار میکنیم که هر عامل اساسی از ایمان مسیحی تحت تاثیر فقدان دست نوشتهها قرار گرفته است. همچنین انکار میکنیم که این فقدان، بیانیه خطاناپذیری کتابمقدس را بیاعتبار یا نامربوط ساخته است.
بند ۱۱
ما تصدیق میکنیم که کتابمقدس که توسط الهام الهی اعطاء شده است، مصون از خطا است بنابراین ما را گمراه نمیسازد و در تمامی مسائلی که مطرح میکند، درست و موثق است.
ما انکار میکنیم که ممکن است کتابمقدس همزمان هم مصون از خطا و هم در بیاناتش دارای خطا باشد. مصونیت از خطا و خطاناپذیری ممکن است متمایز باشند اما مجزا از هم نیستند.
بند ۱۲
ما تصدیق میکنیم که کتابمقدس در کلیتش فاقد خطا است و از دروغ، حیله یا فریب مصون است.
ما انکار میکنیم که مصونیت کتابمقدس از خطا و خطاناپذیریاش محدود به مضامین روحانی و مذهبی یا مضامین رستگاریبخش میشود و بیانات در زمینههای تاریخی و علمی در شمول این خطاناپذیری قرار نمیگیرند. بهعلاوه انکار میکنیم که فرضیههای علمی راجع به تاریخ زمین ممکن است به درستی استفاده شده باشد تا آموزههای کتابمقدس را دربارهی آفرینش و سیل را از اعتبار، ساقط سازد.
بند ۱۳
ما تناسب استفاده از کلمه خطاناپذیری را به عنوان اصطلاحی الهیاتی به معنی حقگویی کامل کتابمقدس تصدیق میکنیم.
ما انکار میکنیم که ارزیابی کتابمقدس مطابق با معیارهای آزمون و خطا که با استفاده و هدف آن سنخیّتی ندارد کار درستی است. همچنین ما انکار میکنیم که خطاناپذیری در وقایع کتابمقدس با مواردی همچون فقدان دقت فنی مدرن، بی قاعدگی در دستور زبان یا در املاء، توصیفات مشاهداتی از طبیعت، گزارش کذب، استفاده از مبالغه و اعداد رند، ترتیب موضوعی مطالب، گزیدههای گوناگون از مطالب در داستانهای یکسان یا استفاده از نقل قول آزاد نفی میشود.
بند ۱۴
ما پیوستگی و انسجام درونی کتابمقدس را تصدیق میکنیم.
ما انکار میکنیم که خطاها و اختلافات ادعایی که هنوز حل نشدهاند، ادعاهای کتابمقدس را دربارهی حقیقت بیاثر میکنند.
بند ۱۵
ما تصدیق میکنیم که آموزهی خطاناپذیری پایه در تعالیم کتابمقدس درباره الهام و الهام دارد.
ما انکار میکنیم که تعالیم مسیح را دربارهی کتاب مقدس، میتوان با مقتضیات یا هر محدودیت طبیعی مربوط به انسانیت مسیح رد کرد.
بند ۱۶
ما تصدیق میکنیم که در کل تاریخ آموزهی خطاناپذیری بخش اصلی ایمان کلیسایی ما بوده است.
ما انکار میکنیم که خطاناپذیری آموزهای است که پروستانیسم مدرسی از پیش خود ساخته یا عقیدهای سرگرم کننده در واکنش به انتقادهای شدید و منفی است.
بند ۱۷
ما تصدیق میکنیم که روحالقدس بر کتابمقدس گواهی میدهد و مؤمنان را از حقّانیّت کلام مکتوب خدا مطمئن میسازد.
ما انکار میکنیم که این گواهی از روحالقدس جدا یا ضد کتابمقدس کار میکند.
بند ۱۸
ما تصدیق میکنیم که متن کتابمقدس را باید از طریق تفسیر دستور زبانی-تاریخی، فهمپذیر کرد که این تفسیر دربردارندهی قالبها و صنایع ادبی خود است و چنین متنی باید برای تفسیر کتابمقدس استفاده شود.
ما مشروعیّت هرگونه استفاده از متن یا جستار منابع پس پردهی آنرا که موجب نسبیت، جداسازی از تاریخ، کاستن آموزههایش یا ردّ ادّعای مرجعیّت و نویسندگی این کتاب شود، انکار میکنیم.
بند ۱۹
ما تصدیق میکنیم که اعتراف به اقتدار و حجّیت کامل، مصونیت از خطا و خطاناپذیری کتابمقدس برای فهم درست از کلّیت ایمان مسیحی حیاتی است. همچنین تصدیق میکنیم که چنین اعترافی باید منجر به تشبّه هرچه بیشتر به مسیح شود.
ما انکار میکنیم که چنین اعترافی برای رستگاری الزامی است. گرچه همچنین انکار میکنیم که ردّ کردن خطاناپذیری نمیتواند هیچ عواقبی برای فرد یا کلیسا داشته باشد.
بیانیهی شیکاگو دربارهی خطاناپذیری کتاب مقدس
تفصیل
فهم ما از آموزهی خطاناپذیری باید در بافتار تعلیمات گستردهی کتابمقدس درباره خودش قرار گیرد. این تفسیر دربردارندهی خلاصهای از آموزهای است که بیانیه خلاصه و بندهایش را از آن استخراج کردهایم.
خلقت، مکاشفه و الهام
خدای تثلیث که با کلام خلاقانهاش همه چیز را شکل داد و همه چیز را تحت فرمانش اداره میکند، انسان را به صورت خود برای حیاتی آفرید تا با او دربارهی سرمشق مشارکت ابدی و رابطهای توام با عشق با الوهیت صحبت کند. بشر بهعنوان حامل تصویر خدا باید سخن پرودگار را که خطاب به او بود، میشنید و پاسخش را با فرمانبرداری همراه با شادی و ستایش میداد. فرا و ورای خودکشفی پرودگار در نظم خلق شده و ترتیب وقایع در آفرینش، بشر از آدم به بعد پیامهای کلامی را از سمت خدا دریافت کرده است که این پیامها یا مستقیماً در کتابمقدس آمدهاند یا به گونهای غیر مستقیم به شکلی در قسمتی یا کل کتابمقدس ذکر شدهاند.
هنگامیکه آدم سقوط کرد، خداوند بشریت را تا داوری نهایی در روز قیامت به حال خود رها نکرد بلکه وعدهی رستگاری را داد و شروع به آشکارسازی خودش بهعنوان منجی در ترتیبی از وقایع تاریخی کرد که متمرکز بر خاندان ابراهیم بودند و در نهایت به زندگی، مرگ، رستاخیز، خدمت و مأموریّت آسمانی حاضر و بازگشت موعود عیسی مسیح رسید. خدا در این قالب، گاه با کلامهای خاصی دربارهی داوری و رحمت، وعده و فرمان با بشر گناهکار سخن رانده است تا بشر را بهسوی پیمانی با تعهد دوطرفه بین خودش و آنها بکشد که در آن خدا فیضی مبارک به آنها میبخشد و آنها در پاسخ، خدا را ستایش میکنند. موسی که خدا از او بهعنوان واسطهای برای انتقال کلماتش به مردمش در زمان کوچ بنیاسرائیل از مصر به کنعان استفاده کرد، سرآمد پیامبرانی است که خدا کلامش را از دهان و نوشتههای آنان به قوم اسرائیل رسانید.
هدف خداوند در ترتیب پیامها حفظ عهد خویش با شناساندن نامش (که طبیعت اوست و خواست او هم بر فرمان و هم بر هدف در حال و آینده است) به مردمش بود. این صف از پیامآوران با آمدن عیسی مسیح به پایان رسید. عیسی مسیح «کلام مجسم خداوند» خودش پیامبری بیشاز یک پیامبر بود ولی کمتر از آن نبود و در میان رسولان و شاگردان و پیامبران اولین نفر از نسل مسیحیان بود. وقتی که پیام تمام و کمال خدا (کلامی خطاب به جهانیان دربارهی عیسی مسیح) گفته شد و توسط کسانیکه در جمع رسولان مسیح بودند، روشن گردید، توالی پیامهای آشکار شده متوقّف شد. از آن پس کلیسا باید آنچه که خدا قبلاً گفته بود و آنچه که برای تمامی ادوار گفته بود، زندگی میکرد و خدا را میشناخت.
خداوند در کوه سینا عبارات عهد خویش را به عنوان گواهی ابدی و جهت دسترسی همیشگی روی لوحهای سنگی نوشت و در طول تمام دورهی مکاشفهی نبوّتی و رسولی، خدا بشر را واداشت تا پیامها (که از طریق آنها به آنها داده میشد )را به همراه تاریخچهی تعامل مقدس خود با قومش و بازتاب اخلاقی زندگی متعهد و اشکال ستایش و دعا برای رحمت عهد شده بنویسند. واقعیت الهیاتی الهام در ارائه اسناد کتابمقدس با واقعیت الهی پیشگوییها و نبوّتهای شفاهی تطابق دارد. با وجود اینکه شخصیتهای نویسندگان انسانی در نوشتههایشان هویدا میشد، کلمات بهگونهای الهی ترکیب میشدند. بنابراین کلام کتاب مقدس، کلام خدا و اعتبارش اعتبار او است چون خدا نویسندهی غایی است و کلامش را از طریق ذهن انسانهایی منتخب و آماده شده به قومش میداد که آزادانه و وفادارانه سخن میگفتند: «مردمانی که به روحالقدس مجذوب شده، از جانب خدا سخن گفتند» (رساله دوم پطرس ۱: ۲۱). باید تصدیق کرد که کتابمقدس به دلیل منشاء الهی آن، کلام خداست.
اعتبار: مسیح و کتاب مقدس
عیسی مسیح پسر خدا، کلام مجسّم، پیامبر، کاهن و پادشاه ما، آخرین واسطهی خداوند برای برقراری ارتباط با بشر است زیرا او نهایت فیض خدا است. مکاشفهای که او داد، بیشاز مکاشفهی کلامی بود. همچنین او خدای پدر را با حضورش و اعمالش آشکار کرد. با این وجود کلامش بسیار مهم بود چون او خدا بود و از جانب خدای پدر صحبت میکرد و کلامش در روز قیامت تمامی انسانها را داوری خواهد کرد.
عیسی درمقام مسیحای موعود، درونمایهی مرکزی کتابمقدس است. عهد عتیق ظهور او را پیشبینی کرده است. عهد جدید به ظهور او در گذشته و ظهور دوبارهی او میپردازد. کتابمقدس مرجع، حاصل الهام الهی است و بنابراین گواهی اصلی بر مسیح است. در نتیجه هیچ علم تفسیری که در آن مسیح تاریخی، نکتهی اصلی آن نباشد، پذیرفتنی نیست. کتابمقدس باید همان چیزی تلقی گردد، که در اصل هست – گواهی بر پدر تا خدای پسر مجسم گشته.
به نظر میرسد که عهد عتیق معیار با دوران مسیح به ثبات رسیده است. عهد جدید معیار نیز اکنون بسته است زیرا اکنون نمیتوان هیچ گواه رسالتی بر مسیح تاریخی آورد. هیچ مکاشفهی جدیدی (که با فهم خدادادی از مکاشفهی موجود متفاوت باشد) تا ظهور دوبارهی مسیح داده نخواهد شد. قانون در اصل از الهام الهی پدید آمد. نقش کلیسا این بود که قانون معیاری را که خدا خلق کرده بود تشخیص دهند، نه اینکه قانون خودشان را ابداع کنند.
کلمه کانون به معنی قانون یا معیاری است که اعتبار را نشان میدهد. اعتباری که به معنی حق فرمانروایی و کنترل است. اعتبار در مسیحیت از آن خدا و در مکاشفهی او است که از یک طرف به معنای عیسی مسیح کلام زنده و از طرف دیگر به معنای کتابمقدس کلام نوشته شده است. اما اعتبار مسیح و اعتبار کتابمقدس یکی است. مسیح، درمقام نبی ما تصدیق کرده است که کتابمقدس را نمیتوان نقض کرد. مسیح کاهن و پادشاه ما زندگی دنیوی را وقف اعمال قانون و نبوّت کرد حتی با اینکه در راه پیروی از کلام پیشگویی انتظار مسیح، مرگ را پذیرا شد. بنابراین او دید که کتابمقدس به مسیح و اعتبارش سوگند خورده است. پس با فرمانبرداری از کتاب مقدس، به اعتبارش گواهی میدهد. به دلیل اینکه مطیع فرمانهای پدرش در کتابمقدس (عهد عتیق) بود، شاگردان را ملزم به انجام همین کار کرد. گرچه او نه بهتنهایی بلکه در پیوستگی با گواه رسالتی که به ظهور او داده بودند، عهدهدار الهامی شد که موهبتی بود که روحالقدس به او ارزانی داشت. بنابراین مسیحیان با فرمانبرداری از دستورات الهی که در متون پیامبران و رسولان (که با همدیگر، کتابمقدس را میسازند)، نشان میدهند که خادمان با ایمان خداوند هستند.
عیسی مسیح و کتابمقدس با تصدیق اعتبار یکدیگر در یک مخزن یگانه اعتبار با هم ادغام میشوند. مسیح تفسیر گشتهی کتاب مقدسی و کتابمقدس مسیح محور و اعلام کننده مسیح از این نقطه نظر یکی هستند. به دلیل حقیقت الهام استنباط میکنیم که هر آنچه که کتابمقدس میگوید، کلام خدا است. بنا بر ارتباط آشکار شده بین عیسی مسیح و کتاب مقدس، اظهار میکنیم که هر آنچه که کتابمقدس میگوید، به همان اندازه کلام مسیح نیز است.
مصونیت از خطا، خطاناپذیری، تفسیر
کتاب مقدس کلام الهی الهام شدهای را که به گونهای موثق به عیسی مسیح گواه میدهد، میتوان بهدرستی مصون از خطا و خطاناپذیر خواند. این اصطلاحات منفی، ارزش خاصی دارند زیرا به صراحت از حقائق مثبت حیاتی محافظت میکنند.
مصونیت از خطا به معنی ویژگی «نه گمراه کننده و نه گمراه شده» است و به طور قاطع از این حقیقت محافظت میکند که کتاب مقدس، قانون و راهنمایی مطمئن، محفوظ و موثق در تمامی مسائل است.
ما تصدیق میکنیم که کتابمقدس قانونی و معیار، همیشه باید بر اساس اینکه مصون از خطا و خطاناپذیر است، تفسیر شود. گرچه در تعیین اینکه نویسندهی خدا آموخته در هر صفحه چه چیزی را ادعا میکند، ما باید بیشترین توجه را به ادعای وی و شخصیتش بهعنوان محصولی انسانی کنیم. در وحی، خدا از فرهنگ و عرف اجتماع نویسندهاش استفاده کرد، اجتماعی که خدا با مشیت با اقتدار الهی خویش، کنترل میکند. تصور هر چیز دیگری تفسیری غلط است.
تاریخ را باید تاریخ، شعر را شعر، مبالغه و استعاره را باید مبالغه و استعاره تلقی کرد و عمومیت و تشابه را باید مانند آنچه که هستند، تلقی کرد و غیره. همچین باید تفاوتهای بین همآییهای ادبی در زمان کتابمقدس و همآیی ادبی در زمان ما را بررسی کرد. از آنجاییکه در آن روزها قابل پذیرش و عرف بود که برای مثال داستانها به ترتیب وقوع تاریخی نقل نشود و نقل قولها دقیق نباشد و این موضوع خلاف انتظار نبود، نباید وقتیکه این موارد را در نویسندگان کتابمقدس میبینیم، آنها را اشکال در نظر بگیریم. وقتی که دقت کلی و خاصی مورد انتظار و هدف قرار نگرفته است، خطا نیست که در کتابمقدس به آن نرسیدهایم. کتابمقدس خطاناپذیر است نه به این معنی که طبق استانداردهای مدرن کاملاً دقیق است، بلکه به این معنی که ادعاهای خود را بهدرستی بیان میکند و به آن حد از حقیقت مشخص گشته نائل شده است که نویسندگان هدف داشتند به آن برسند.
حقیقی بودن کتابمقدس را نباید با بیقاعدگیهای دستور زبانی و اشتباهات املایی ظاهری، توصیف حوادث طبیعی، گزارشهایی از اظهارات غلط (برای مثال دروغهای شیطان) یا تفاوتهای ظاهری بین متون نفی کرد. درست نیست که به اصطلاح «حوادث» کتابمقدس را در مقابل آموزههای کتابمقدس درباره خودش قرار داد. نباید از تناقضات ظاهری چشمپوشی کرد. هرجا بتوان بهصورتی متقاعد کننده به راه حلّ آنها رسید، ایمان ما تقویت خواهد شد و جاییکه تا حال حاضر راه حال قانع کنندهای در دسترس نیست، با ایمان و یقینی که خدا به ما داده است که خلاف این ظواهر، کلامش راست است و حفظ ایمان به اینکه روزی خواهیم دید که این ظواهر، توهّماتی بودند، به خدا احترامی عمیق و شایان توجّه خواهیم گذاشت.
به موجب آنکه کل کتابمقدس محصول یک ذهن الهی است، تفسیر آن باید محدود به مرزهای قیاس بین کتابمقدس و فرضیههای اجتنابورزی بماند که یک متن کتابمقدس را با متنی دیگر از کتابمقدس تصحیح میکند، چه با نام الهام تدریجی باشد و چه با روشنسازی ناقص ذهن نویسنده دریافت کننده وحی.
با وجود اینکه کتابمقدس محدود به فرهنگ خاصی است به هیچ عنوان به این معنی نیست که فاقد اعتبار جهانی است. کتابمقدس گاهی اوقات تحت تاثیر رسوم و نظرات قدیمی دورهای خاص مقید به فرهنگی خاص است، بنابراین امروزه استفاده از اصول آن نیازمند اقدام متفاوتی است.
شک گرایی و انتقاد
از زمان رنسانس، بهویژه از زمان روشنگری، جهانبینیها پیشرفت کردند که موجب شکگرایی درباره عقاید و باورهای مسیحی شد: مانند تجاهل گرایی که قابل شناخت بودن خدا را رد میکنند، عقل گرایی که این را رد میکند که خدا ورای فهم است و آرمانگرایی که این را رد میکند که خدا متعال است و هستیگرایی که عقلانیت رابطهی خدا با ما را رد میکند. وقتیکه این اصول غیر دینی یا ضد دینی در سطح پیش فرض الهیات بشر رسوخ میکند، مانند امروزه که چنین اصولی دائماً این کار را میکنند، تفسیر وفادارانه و امین از کتابمقدس غیر ممکن میشود.
انتقال و ترجمه
از آنجایی که خداوند در هیچ جا انتقال خطاناپذیر کتابمقدس را وعده نداده است، لازم است که تصدیق کرد که تنها دستنوشتههای اسناد اصلی الهام شدهاند و نیاز به انتقاد متنی به عنوان ابزاری برای تشخیص هرگونه خطایی است که ممکن است به درون متن در طی انتقال رسوخ کرده باشد، به قوّت خود باقی میماند. گرچه نظر این علم این است که متون عبری و یونانی به نظر به نحوی فوقالعاده محفوظ ماندهاند به حدی که ما کاملاً حق داریم هستیم که در اعتراف وستمینستر، مشیت الهی خارقالعادهی خدا را در این مورد تصدیق کنیم و اذعان کنیم که اعتبار کتابمقدس به هیچ عنوان به این دلیل به خطر نیفتاده است که نسخههایی که در دسترس داریم، کاملاً عاری از خطا نیستند.
به همین نحو هیچ ترجمهای نمیتواند کامل باشد و نیست و تمام ترجمهها هم قدمی دیگر از دستنوشتهها دور شدهاند. نظر علم زبانشناسی این است که حداقل در این روزها مسیحیان انگلیسیزبان بهخوبی از گروهی از ترجمههای عالی برخوردار شدهاند و دلیلی برای تردید دربارهی این نتیجه نیست که کلام حقیقی خدا در واقع در دسترسشان است. نظر به تکرار پیدرپی موضوعات اصلی که کتابمقدس با آن سروکار دارد و همچنین نظر به روحالقدس که دائماً ناظر و شاهد به کلام خدا است، هیچ ترجمهی جدی از کتاب مقدس، معنای آن را طوری نابود نخواهد گشت که چنان تغییری در آن ایجاد کند که سبب شود خوانندهاش در فهم « حکمت برای نجات به وسیلهی ایمانی که بر مسیح عیسی است» (رسالهی دوم تیموتائوس ۳:۱۵) ناتوان گردد.
خطاناپذیری و اعتبار
در تصدیق اعتبار کتابمقدس که حقیقت کل آنرا دربر میگیرد، با آگاهی در کنار مسیح و رسولانش میایستیم (در حقیقت در کنار کل کتابمقدس و جریان کلی تاریخ کلیسا از اولین روزها تا هم اکنون میایستیم). نگران این هستیم که در این دوران، بسیاری از انسانها به صورتی غیرمعمول، سهوی و ظاهراً بیفکرانه، از چنین اعتقاد مهمی دست کشیدهاند.
همچنین از سردرگمی جدی و زیاد ناشی از دست کشیدن از حقیقت کلی کتابمقدس (که اعتبارش با ابراز ایمان تصدیق میگردد) آگاه هستیم. این اقدام این نتیجه را دارد که کتاب مقدسی که خدا در اختیارمان گذاشته است، اعتبار خویش را از دست میدهد و کتاب مقدسی که درعوض، معتبر باقی میماند، کتاب مقدسی است که محتوای آن مطابق به خواستههای استدلال انتقادی فرد کاهش یافته است و در اصل با شروع نقد، همچنان این کاهش ادامه خواهد یافت. به این معنی که در نهایت استدلال مستقلی که اکنون اعتبار دارد در مقابل آموزههای کتابمقدس قرار میگیرد. اگر این حقیقت دیده نشود و اگر اکنون آموزههای انجیلگرا همچنان برقرار باشند، افرادی شاید مدعی هویتی انجیلی شوند که حقیقت کلی کتابمقدس را انکار میکنند درحالیکه از لحاظ روششناختی از اصل دانش انجیلگرا دور شده و به سمت ذهنگرایی بیثباتی رفتهاند و حرکت به جلو برای این افراد، سخت خواهد بود.
ما تصدیق میکنیم که هر آنچه کتابمقدس بگوید، گفتهی خداوند است. باشد که او جلال یابد. آمین و آمین.